تقاضای فسخ نکاح به دلیل تدلیس
درتاریخ : 1392/11/21 به شماره : 9209970909900385
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 26 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: نکاح، فسخ نکاح، تدلیس، شرط سلامت زوجین
چکیده رای
سکوت زوجه نسبت به عیب موجب تحقق تدلیس نبوده و در صورت عدم شرط وصف سلامت در حین عقد، استناد به بیماری و عدم اطلاع زوج موجب خیار فسخ نکاح نمیشود.
خلاصه جریان پرونده
خواهان آقای م.ی. بهطرفیت (خوانده) خانم ف.ک. دادخواست به خواسته فسخ نکاح به لحاظ فسخ نکاح و لحاظ کتمان حقیقت و عدم وجود صفت سالم بودن (زوجه) تقدیم دادگاه عمومی شازند نموده به شعبه اول عمومی حقوقی همان شهر ارجاع گردیده است و در شرح دادخواست اظهار داشته بهموجب عقدنامه پیوست خوانده همسر شرعی و قانونی اینجانب میباشد که در تاریخ 13/4/90 به عقد دائم اینجانب درآمده است از ابتدای زندگی متوجه رفتار غیرمتعارف خوانده شدم که با پیگیریهای صورت گرفته علیرغم کتمان حقیقت از طرف همسرم و خانواده ایشان متوجه شدم که دارای بیماری ذهنی بوده و تحت عنوان کن ذهن در بهزیستی شازند تحت مراقبت و درمان بوده ازآنجاییکه شرط ضمنی در هر ازدواج بلوغ عقلی و سالم بودن روح و روان زوجه میباشد ولی با کتمان حقیقت از اینجانب بهنوعی تدلیس در ازدواج صورت گرفته بهمحض اطلاع از وضعیت روحی و جسمی همسرم عقد نکاح را فسخ نمودم تقاضای صدور حکم اعلامی دایر بر تأیید فسخ نکاح صورت گرفته مورد استدعاست. در جلسه اول دادگاه خواهان اظهار داشته خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است پس از 2 ماه یا 3 ماه که از عقد گذشت من در مورد مدرک تحصیلی و چگونگی اخذ آن سؤال کردم متوجه شدم در مدارس افراد استثنایی میکند از همان روز که متوجه عقبافتادگی او شدم به خانواده وی مراجعه کردم و مشکل را با آنها در میان گذاشتم که مسئله را تمام کنیم قبول نکردند منبعد از عقد 3 ماه در شاهرود کار میکردم و نزدیک همسرم نبودم و بعداً متوجه شدم این خانم تقصیری ندارد و پدر و مادرش مقصرند. خوانده نیز در پاسخ اظهار داشته من هیچ مشکلی نداشتم و فقط یک سال نتوانستم درس بخوانم که مرا به بهزیستی بردند و تا دوم دبیرستان بیشتر نتوانستم درس بخوانم خواهان اظهار داشت اطلاع من از موضوع همسرم در شهریور یا مهرماه است و همان تاریخ برای فسخ نکاح مراجعه نمودم و معرف این خانم یکی از بستگان این خانم بود و گفت دختر خوبی است و من هم مختصر تحقیقی انجام دادم که همه گفتند خانواده خوبی دارد و کسی از بیماری این خانم صحبت نکرد دادگاه خوانده را جهت بررسی وضعیت تحصیلی و اینکه در سلامت کامل به سر میبرد یا خیر به پزشکی قانونی معرفی شود تا پس از معاینه نتیجه را اعلام نمایند. از بهزیستی نیز در صورت لزوم استعلام و اظهارنظر خود را با در نظر گرفتن سوابق موجود در بهزیستی شازند اعلام نمایند. پزشکی قانونی پاسخ داده حسب مشاوره تخصصی انجامشده نامبرده یک مورد عقبماندگی ذهنی ضعیف محسوب میگردد و سن عقلی حدود 15 سال دارند که در سازگاری زندگی تأثیر زیاد دارد در دادگاه نظریه پزشکی قانونی قرائت و طرفین اعتراض به آن ننمودند. خوانده گفته من با خواهان هفت یا هشت ماه با هم بودیم مرا به منزل بستگان میبرد بعد از 8 ماه میگوید این عقبماندگی دارد خواهان میگوید 4 یا 5 ماه با این خانم بودم بهمحض اطلاع به خانواده ایشان گفتم فسخ نکاح در حضور کسی نبوده فقط به خانواده ایشان مراجعه کردم و به آنها گفتم و اولیاء دختر (زوجه) میگوید خواهان (زوج) هیچ صحبتی در مورد عقبماندگی دخترمان انجام نداده. خوانده میگوید با هم رابطه زناشویی داشتیم و خواهان هیچ صحبتی در این مورد نداشته و نفی نکرده است ولی پزشکی قانونی اعلام داشته پرده بکارت نامبرده (زوجه) از نوع حلقوی، کنگرهدار، قابل اتساع است که در حال حاضر سالم است و علائمی از دخول در آن مشهود نمیباشد. شعبه اول دادگاه شازند طی دادنامه 300570 -19/6/91 در مورد خواسته خواهان (رسیدگی و صدور حکم بر فسخ نکاح به لحاظ کتمان حقیقت با این بیان: با توجه به اظهارات و مدافعات طرفین به شرح حضور در جلسات دادرسی ملاحظه نظریه پزشکی قانونی در مورد وضعیت روانی و روحی خوانده و نظر به اینکه وصف سلامت از اوصافی است که عقد نکاح متبایناً بر مبنای آن منعقد و خواهان نیز صرفاً و پس از مدتی که عادتاً پس از عقد اطلاع از وضعیت جسمانی حاصل میشود عقد نکاح را تلویحاً فسخ نموده که بروز عملی آن طرح شکایت کیفری و متعاقباً طرح دعوی حقوقی در تاریخ 19/11/90 میباشد لذا خواسته خواهان را وارد تشخیص نکاح فیمابین طرفین را از تاریخ قدر متیقن 19/11/90 فسخشده و منحل اعلام میدارد بدیهی است با توجه به اینکه فسخ نکاح قبل از نزدیکی میباشد زوجه مستحق مهریه نمیباشد از رأی صادره خانم ف.ک. تقاضای تجدیدنظرخواهی نموده و اظهار داشته نسبت به دادنامه شماره 300570 مورخ 19/6/91 که از دادگاه حقوقی شعبه اول شازند صادر گردیده و در تاریخ 23/6/91 ابلاغشده معترض و درخواست رسیدگی مینمایم در لایحه اعتراضیه اظهار نموده نظر به اینکه اینجانبه دیپلم ردی هستم و یک سال در مدرسه استثنایی درسخواندهام و همسرم با آوردن خانوادهاش از من خواستگاری کرده و مدت 8 ماه دوران نامزدی داشتهایم و وی بعد از 15 ماه هوسرانی ادعای عقبماندگی کرده و همسرم بنای ساختمانی است و به مشاغل متعدد ساختمانی اشتغال دارد و آیا با 8 ماه نامزدی باید ادعای مطروحه را بنماید. لذا با گذراندن 11 سال تحصیل و عدم مردودی در مدارس عادی با عدم دخول مطروحه خواهان حقوق خود بهویژه مهریهام میباشم. شعبه 7 دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی طی دادنامه 200805 مورخ 17/8/91 تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه 0570-19/6/91 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی شازند را وارد دانسته و با این بیان: اولاً قبل از عقد شرط وصف سلامت ذکر نشده است بهطوریکه عقد بر زوجه با وصف صحت و سلامت خواندهشده باشد و ثانیاً مجرد نگفتن عیب تدلیس محسوب نمیشود و دادگاه بدون توجه به موارد مذکوره رأی صادر نموده است مشمول بند ج و ه ماده 348 ق.آ.د.م. میباشد دادنامه تجدیدنظر خواسته را نقض و به تجویز مفهوم مواد 438 و 1123 و 1128 ق.م. و فتوای مراجع عظام 1ـ امام خمینی (ره) 2 ـ آیت اله العظمی گلپایگانی (ره) حکم به بطلان دعوی خواهان آقای م.ی. صادر مینماید از دادنامه صادره فوقالذکر آقای ع.م. به وکالت از فرجامخواه آقای م.ی. تقاضای فرجامخواهی نموده و اظهار داشته نسبت به دادنامه که در تاریخ 17/8/91 از شعبه 7 دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی صادرشده و در تاریخ 3/10/91 ابلاغشده فرجامخواهی و درخواست رسیدگی میشود و در لایحه فرجامخواهی اظهار داشته استناد قاضی محترم تجدیدنظر به نظرات حضرات عظام به دلایل ذیل فاقد ارزش قانونی است اول اینکه زمانی به فتاوی مراجع محترم استناد کرد که قانون ساکت باشد. دوم اینکه فتاوی مراجع در مواردی میباشد که اصلاً ربطی به موضوع پرونده نداشته و به عبارتی خروج موضوعی دارد. عرف منطقه سربند (شازند) بدین منوال میباشد که دختر و پسر تا قبل از خواستگاری اصلاً یکدیگر را نمیشناسند و موکل اینجانب میگوید که با توجه به معرفی اقوام به خواستگاری رفته و تنها حدود 10 دقیقه با همسرش صحبت نموده در این مدت نیز هر چه به همسرش میگفته در جواب ایشان عنوان میکرده هر چه نظر شما باشد این رفتار بهنوعی بوده که موکل احساس نموده از نجابت بیشازحد همسرش بوده اصلاً فکر نمیکرده که همسرش صرفاً در حال تکرار جملاتی است که مادرش به او یاد داده میباشد. آیا اگر مردی که پسر است یعنی تابهحال ازدواجنکرده به خواستگاری دختری که سالم نیست میرود ـ این وصف آنقدر بهصورت ضمنی لازم است که اگر جوانی یک درصد احتمال بدهد که دختری که به خواستگاریاش میرود سالم نیست حتی وارد آن خانه هم نمیشود در مجلس خواستگاری و غیره از این دختر تعریف دروغ نمودهاند. هزاران هنر حتی یکی از آنها را هم ندارد به او نسبت دادهاند ولی افسوس که همه آن تعریفها نوشتهنشده مطمئناً شرط سالم بودن شرط زیربنایی ازدواج است که در زمان فعلی احتیاج به بیان آن نمیباشد. زوجه نیز لایحهای را تقدیم و در آن پس از تکرار مطالب گذشته خود اضافه نموده که از محضر ریاست محترم دیوانعالی کشور خواستارم طبق رویه اسلام و دین شیعه نگذارید حق دختری باکره و آبرومند با این تهمتهای ناروا ضایع گردد و پایمال شود که بر گفته دین مرد میتواند بهشرط اینکه تمام و کمال مهریه و حقوق زن را داده باشد آن را طلاق دهد و نگفته است که اول تهمت ناروا زده تا بدون حقوق و مزایا بتواند طلاق دهد. تحقیق کنید ببینید هیچکسی من را بهعنوان کمعقل میشناسد که شوهر و وکیل ایشان (زوج) در اظهارات خود بهکرات استفاده کردهاند و وکیل این حرفهایش چنین برمیآید که برای پول حتی حاضر است یک شخص را دیوانه بخواند و نظر امام خمینی و آیت اله گلپایگانی را نیز خلاف قانون بداند ولی وکیل نمیداند که قانون که ایشان حرف میزند همین حضرات عظام طبق قانون اسلام نوشتهاند که ایشان فتوی مراجع را زیر سؤال میبرند. پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه (26) ارجاع شده است.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای ربانینژاد عضو ممیّز و اوراق پرونده و دادنامه شماره 00805-17/8/91 فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رای دیوان
با توجه به محتویات پرونده در خصوص اعتراض و فرجامخواهی آقای م.ی. با وکالت آقای ع.م. بهطرفیت (زوجه) خانم ف.ک. نسبت به دادنامه فوقالذکر صادره از شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی که در ردّ دادنامه شماره 300570-19/6/91 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی شازند میباشد نظر به اینکه از سوی وکیل فرجامخواه دلیل موجهی که بتواند اساس رأی را به هم بزند ارائه نشده و رأی صادره بر وفق قانون و شرع از دادگاه محترم تجدیدنظر مزبور اصدار یافته و از نظر شکلی نیز قانون رعایت گردیده و ایرادی بر آن نیست لذا فرجامخواهی غیر وارد تشخیص و ضمن ابرام دادنامه فرجامخواسته فوقالاشعار پرونده طبق ماده 396 ق.آ.د.م. جهت اقدام مقتضی به دادگاه صادرکننده رأی عودت داده میشود.
رئیس شعبه 26 دیوانعالی کشور ـ عضو معاون
انصاری ـ ربانی نژاد
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.