تحصیل برائت از اتهام صدور چک بلا محل

تحصیل برائت از اتهام صدور چک بلا محل

درتاریخ : 1391/12/06 به شماره : 9109970907900455

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 19 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: صدور چک بلامحل، دیون متعدد، چک، مدیون، دین

چکیده رای

چنانچه متهم دیون متعددی به شاکی داشته و مبلغی را به شاکی پرداخت نموده باشد، با توجه به قاعده‌ی تشخیص اینکه تأدیه بابت کدام دین است؛ با مدیون می‌باشد، متهم می‌تواند مبلغ پرداختی را به ازای مبلغ چک بلا محل موضوع شکایت شاکی اعلام نموده و برائت حاصل نماید.

خلاصه جریان پرونده

به موجب دادنامه شماره 9009978411300417 مورخه 9/5/90 شعبه 101 دادگاه عمومی جزایی ، آقای الف.ق. علیه آقای ح.ف. به اتهام صدور یک فقره چک بانکی شماره … مورخ 25/12/89 عهده بانک ملی ، به مبلغ میلیون ریال اعلام جرم نموده. مضافاً مطالبه وجه چک را نیز کرده است. شعبه 101 دادگاه عمومی جزایی  به موجب دادنامه مذکور، با احراز بزهکاری متهم، وی را به تحمل دو سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از داشتن دسته چک و پرداخت پانصد میلیون ریال وجه چک و خسارات و خسارت تأخیر تأدیه محکوم نموده. محکوم‌علیه از این رأی درخواست تجدیدنظر کرده و شعبه 7 دادگاه تجدیدنظر استان ، درخواست محکوم را وارد ندانسته و به موجب دادنامه شماره 9009978324700492-29/8/90 رأی دادگاه بدوی را تأیید نموده‌اند و درخواست اعاده دادرسی محکوم‌علیه نیز به موجب دادنامه شماره 17/19 در شعبه 19 دیوان‌عالی کشور رد شده است. محکوم‌علیه مجدداً با استناد به رسیدهای بانکی خالی از پرداخت قسمتی از وجه چک، تقاضای اعاده دادرسی نموده که در این مرحله به شرح رأی شماره 9109970907900137-3/4/91 درخواست او پذیرفته شده و شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان ، به موجب رأی شماره 9109978324100577 رأی بدوی تأیید نموده و چنین استدلال نموده‌اند (هر چند نام‌برده با ارائه 6 فقره رسید بانکی، مدعی پرداخت قسمتی از وجوه چک موضوع محکومیت است، اما اولاًـ با فرض پذیرش ادعای وی مبنی بر پرداخت بخش از وجه چک یاد شده، با این اوصاف ارکان عمومی و اختصاص بزه انتسابی ثابت است و ادعای مذکور خدشه‌ای به ارکان متشکله جرم وارد نمی‌نماید. ثانیاًـ هر چند نام‌برده با ارائه 6 فقره فیش مذکور، ادعای پرداخت قسمتی از وجه چک موصوف را دارد، اما از آن جهت که وجود چک در ید دارنده، دلیل اشتغال‌ذمه صادرکننده به میزان وجه چک بوده و استناد به رسیدهای مذکور، توجهاً به مدافعات دارنده، مبنی بر اینکه تجدیدنظرخواه مبلغ بیشتری به وی بدهکار بوده که وی پرداختی از کل بدهی وی کسر و ارتباطی در چک موضوع دعوی ندارد و هیأت دادگاه نیز به موجب قرائن و امارات موجود در پرونده قانع نشده که رسیدهای مذکور مربوط به وجه چک مورد استناد دادنامه می‌باشد. گذشته از آن، این اماره قضایی وجود دارد که چنانچه تجدیدنظرخواه، مبالغ مذکور را بابت پاره‌ای از وجه چک موجود در ید دارنده پرداخت می‌کرد، بایستی چک از وی اخذ و چکی معادل مبلغ واقعی، پس از کسر مبلغ پرداختی به وی تحویل می‌داد. محکوم‌علیه از این رأی تقاضای اعاده دادرسی نموده که پرونده پس از وصول به دیوان‌عالی کشور، به این شعبه ارجاع گردیده است. لایحه متقاضی هنگام شور قرائت می‌گردد.

رای دیوان

درخواست اعاده دادرسی محکوم‌علیه از رأی شماره 9109978324100577 شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان ، وارد است. زیرا محکوم‌علیه با ارائه چند فقره رسید بانکی مدعی است مبالغی را بابت چک مورد شکایت، به حساب بانکی شاکی ریخته است که مورد قبول شاکی نیز بوده، النهایه مدعی است در حساب دیگری منظور شده. با توجه به ماده 282 قانون مدنی، تشخیص اینکه تأدیه بابت کدام دین است، با مدیون است و امارات مستند دادگاه مغایر با صراحت قانون است. لذا درخواست اعاده دادرسی محکوم‌علیه به استناد بند 6 و 5 ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری و اینکه پرداخت وجه چک ممکن‌التأثیر در کیفر صادرکننده نیز می‌باشد، پذیرفته شده و رسیدگی به شعبه دیگر دادگاه تجدیدنظر استان  محول می‌گردد.

رئیس شعبه 19 دیوان‌عالی کشور ـ مستشار

فاتحی ـ کریمی

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.