تجدیدنظرخواهی

تجدیدنظرخواهی

قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 با اصلاحات بعدی:

فصل اول ـ احكام و قرارهای قابل نقض و تجدیدنظر

ماده ۳۲۶ ـ به موجب ماده ۳۹ قانون تشكیل دادگاههای عمومی و انقلاب الحاقی ۱۳۸۱/۷/۲۸ صریحا نسخ گردیده است.

ماده ۳۲۷ – با توجه به نسخ صریح ماده ۳۲۶ به موجب

  • قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 با اصلاحات بعدی:

    فصل اول ـ احكام و قرارهای قابل نقض و تجدیدنظر

    ماده ۳۲۶ ـ به موجب ماده ۳۹ قانون تشكیل دادگاههای عمومی و انقلاب الحاقی ۱۳۸۱/۷/۲۸ صریحا نسخ گردیده است.

    ماده ۳۲۷ – با توجه به نسخ صریح ماده ۳۲۶ به موجب ماده ۳۹ قانون تشكیل دادگاههای عمومی و انقلاب الحاقی ۱۳۸۱/۷/۲۸ این ماده بطور ضمنی منسوخ است.

    ماده ۳۲۸ – با توجه به نسخ صریح ماده ۳۲۶ به موجب ماده ۳۹ قانون تشكیل دادگاههای عمومی و انقلاب الحاقی ۱۳۸۱/۷/۲۸ این ماده بطور ضمنی منسوخ است.

    ماده ۳۲۹ – با توجه به نسخ صریح ماده ۳۲۶ به موجب ماده ۳۹ قانون تشكیل دادگاههای عمومی و انقلاب الحاقی ۱۳۸۱/۷/۲۸ این ماده بطور ضمنی منسوخ است.

    فصل دوم ـ آراء قابل تجدیدنظر

    ماده ۳۳۰ ـ آراء دادگاههای عمومی و انقلاب در امور حقوقی قطعی است، مگر درمواردی كه طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد.

    ماده ۳۳۱ – احكام زیر قابل درخواست تجدیدنظر می باشد:
    الف ـ در دعاوی مالی كه خواسته یا ارزش آن از سه میلیون (۳/۰۰۰/۰۰۰) ریال متجاوز باشد.
    ب ـ كلیه احكام صادره در دعاوی غیرمالی.
    ج ـ حكم راجع به متفرعات دعوا درصورتی كه حكم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد.
    تبصره – احكام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رای یك یا چند نفر كارشناس كه طرفین كتبا رای آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند قابل درخواست تجدیدنظر نیست مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادر كننده رای.

    ماده ۳۳۲ ـ قرارهای زیر قابل تجدیدنظر است، درصورتی كه حكم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجدیدنظر باشد:
    الف ـ قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست كه از دادگاه صادر شود.
    ب ـ قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا.
    ج ـ قرار سقوط دعوا.
    د ـ قرار عدم اهلیت یكی از طرفین دعوا.

    ماده ۳۳۳ ـ درصورتی كه طرفین دعوا با توافق كتبی حق تجدیدنظرخواهی خود را ساقط كرده باشند تجدیدنظرخواهی آنان مسموع نخواهد بود مگر در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادر كننده رای.

    ماده ۳۳۴ ـ مرجع تجدیدنظر آرای دادگاههای عمومی و انقلاب هر حوزه ای، دادگاه تجدیدنظر مركز همان استان می باشد.

    ماده ۳۳۵ ـ اشخاص زیر حق درخواست تجدیدنظر دارند:
    الف – طرفین دعوا یا وكلا و یا نمایندگان قانونی آنها.
    ب – مقامات مندرج در تبصره ( ۱ ) ماده ( ۳۲۶ ) در حدود وظایف قانونی خود.

    فصل سوم ـ مهلت تجدیدنظر

    ماده ۳۳۶ ـ مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا ، برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از كشور دوماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است.

    ماده ۳۳۷ ـ هرگاه یكی از كسانی كه حق تجدیدنظرخواهی دارند قبل از انقضاء مهلت تجدیدنظر ورشكسته یا محجور یا فوت شود، مهلت جدید از تاریخ ابلاغ حكم یا قرار در مورد ورشكسته به مدیرتصفیه تصفیه و در مورد محجور به قیم و در صورت فوت به وارث یا قائم مقام یا نماینده قانونی وارث شروع می شود.

    ماده ۳۳۸ ـ اگرسمت یكی از اشخاصی كه به عنوان نمایندگی از قبیل ولایت یا قیمومت و یاوصایت در دعوا دخالت داشته اند قبل از انقضای مدت تجدیدنظرخواهی زایل گردد، مهلت مقرراز تاریخ ابلاغ حكم یا قرار به كسی كه به این سمت تعیین می شود، شروع خواهد شد و اگر زوال این سمت بواسطه رفع حجر باشد، مهلت تجدیدنظرخواهی از تاریخ ابلاغ حكم یا قرار به كسی كه ازوی رفع حجر شده است شروع می گردد.

    فصل چهارم ـ دادخواست و مقدمات رسیدگی

    ماده ۳۳۹ ـ متقاضی تجدیدنظر باید دادخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر دادگاه صادركننده رای یا دفتر شعبه اول دادگاه تجدیدنظر یا به دفتر بازداشتگاهی كه در آنجا توقیف است، تسلیم نماید.
    هریك از مراجع یادشده در بالا باید بلافاصله پس از وصول دادخواست آن را ثبت و رسیدی مشتمل بر نام متقاضی و طرف دعوا، تاریخ تسلیم، شماره ثبت و دادنامه به تقدیم كننده تسلیم و در روی كلیه برگهای دادخواست تجدیدنظر همان تاریخ را قید كند. این تاریخ، تاریخ تجدیدنظرخواهی محسوب می گردد.
    تبصره ۱ ـ درصورتی كه دادخواست به دفتر مرجع تجدیدنظر یا بازداشتگاه داده شود به شرح بالا اقدام و دادخواست را به دادگاه صادركننده رای ارسال می دارد.
    چنانچه دادخواست تجدیدنظر در مهلت قانونی تقدیم شده باشد، مدیر دفتر دادگاه بدوی پس از تكمیل آن، پرونده را ظرف دو روز به مرجع تجدیدنظر ارسال می دارد.
    تبصره ۲ ـ درصورتی كه دادخواست خارج از مهلت داده شود و یا در مهلت قانونی رفع نقص نگردد، به موجب قرار دادگاه صادركننده رای بدوی رد می شود.
    این قرار ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ در مرجع تجدیدنظر قابل اعتراض است، رای دادگاه تجدیدنظر قطعی است.
    تبصره ۳ ـ دادگاه باید ذیل رای خود، قابل تجدیدنظر بودن یا نبودن رای و مرجع تجدیدنظر آن را معین نماید. این امر مانع از آن نخواهد بود كه اگر رای دادگاه قابل تجدیدنظر بوده و دادگاه آن را قطعی اعلام كند، هریك از طرفین درخواست تجدیدنظر نماید.

    ماده ۳۴۰ – درصورتی كه در مهلت مقرر دادخواست تجدیدنظر به مراجع مذكور در ماده قبل تقدیم نشده باشد، متقاضی تجدیدنظر با دلیل و بیان عذر خود تقاضای تجدیدنظر را به دادگاه صادركننده رای تقدیم می نماید. دادگاه مكلف است ابتدا به عذر عنوان شده كه به موجب عدم تقدیم دادخواست در مهلت مقرر بوده رسیدگی و درصورت وجود عذر موجه نسبت به پذیرش دادخواست تجدیدنظر اتخاذ تصمیم می نماید.
    تبصره – جهات عذر موجه همان موارد مذكور در ذیل ماده (۳۰۶) می باشد.

    ماده ۳۴۱ ـ در دادخواست باید نكات زیر قید شود:
    ۱ ـ نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خواه و وكیل او درصورتی كه دادخواست را وكیل داده باشد.
    ۲ ـ نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خوانده.
    ۳ ـ حكم یا قراری كه از آن درخواست تجدیدنظر شده است.
    ۴ ـ دادگاه صادركننده رای.
    ۵ ـ تاریخ ابلاغ رای.
    ۶ ـ دلایل تجدیدنظرخواهی.

    ماده ۳۴۲ ـ هرگاه دادخواست دهنده عنوان قیمومت یا ولایت یا وصایت یا وكالت یا مدیریت شركت و امثال آن را داشته باشد، باید رونوشت یا تصویر سندی را كه مثبت سمت او می باشد، پیوست دادخواست نماید.

    ماده ۳۴۳ ـ دادخواست و برگهای پیوست آن باید در دو نسخه و درصورت متعدد بودن طرف به تعداد آنها بعلاوه یك نسخه باشد.

    ماده ۳۴۴ ـ اگر مشخصات تجدیدنظر خواه در دادخواست معین نشده و معلوم نباشد كه دادخواست دهنده چه كسی می باشد یا اقامتگاه او معلوم نباشد و قبل از انقضای مهلت، دادخواست تكمیل یا تجدید نشود، پس از انقضای مهلت، دادخواست یادشده به موجب قراردادگاهی كه دادخواست را دریافت نموده رد می گردد. این قرار نسبت به اصحاب دعوی ظرف ده روز از تاریخ الصاق به دیوار دادگاه قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر، خواهد بود.
    تبصره – مهلت مقرردراین ماده و ماده (۳۳۶) شامل موارد نقض مذكور در ماده (۳۲۶) نخواهد بود.

    ماده ۳۴۵ ـ هر دادخواستی كه نكات یادشده در بندهای ( ۲ ، ۳ ، ۴ ، ۵ و ۶۹ ) ماده (۳۴۱) و مواد (۳۴۲) و (۳۴۳) در آن رعایت نشده باشد به جریان نمی افتد و مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف دو روزاز تاریخ وصول دادخواست نقایص را بطور تفصیل به دادخواست دهنده بطور كتبی اطلاع داده و ازروز ابلاغ ده روز به او مهلت می دهد كه نقایص را رفع كند و اگر محتاج به تجدید دادخواست است آن را تجدید نماید، در غیراین صورت برابر تبصره (۲) ماده (۳۳۹) اقدام خواهد شد.

    ماده ۳۴۶ ـ مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست و ضمائم آن و یاپس از رفع نقص، یك نسخه از دادخواست و پیوست های آن را برای طرف دعوا می فرستد كه ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ پاسخ دهد، پس از انقضای مهلت یادشده اعم از اینكه پاسخی رسیده یا نرسیده باشد، پرونده را به مرجع تجدیدنظر می فرستد.

    ماده ۳۴۷ ـ تجدیدنظرخواهی از آرای قابل تجدیدنظر كه در قانون احصاء گردیده مانع اجرای حكم خواهد بود، هرچند دادگاه صادركننده رای آن را قطعی اعلام نموده باشد مگر در مواردی كه طبق قانون استثناء شده باشد.

    فصل پنجم ـ جهات تجدیدنظر
    ماده ۳۴۸ – جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است:
    الف – ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه.
    ب – ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود.
    ج – ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی.
    د – ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر كننده رای.
    ه ـ – ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی.
    تبصره – اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یكی از جهات مذكور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر، مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

    ماده ۳۴۹ – مرجع تجدیدنظر فقط به آنچه كه مورد تجدیدنظرخواهی است و در مرحله نخستین مورد حكم قرار گرفته رسیدگی می نماید.

    ماده ۳۵۰ ـ عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست و یا عدم رفع نقص آن در موعد مقرر قانونی در مرحله بدوی، موجب نقض رای در مرحله تجدیدنظر نخواهد بود. در این موارد دادگاه تجدیدنظر به دادخواست دهنده بدوی اخطار می كند كه ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ نسبت به رفع نقص اقدام نماید. درصورت عدم اقدام و همچنین درصورتی كه سمت دادخواست دهنده محرز نباشد دادگاه رای صادره را نقض و قرار رد دعوای بدوی را صادر می نماید.

    ماده ۳۵۱ ـ چنانچه دادگاه تجدیدنظر در رای بدوی غیر از اشتباهاتی از قبیل اعداد، ارقام، سهوقلم، مشخصات طرفین و یا از قلم افتادگی در آن قسمت از خواسته كه به اثبات رسیده اشكال دیگری ملاحظه نكند ضمن اصلاح رای آن را تایید خواهد كرد.

    ماده ۳۵۲ ـ هرگاه دادگاه تجدیدنظر، دادگاه بدوی را فاقد صلاحیت محلی یا ذاتی تشخیص دهد رای را نقض و پرونده را به مرجع صالح ارسال می دارد.

    ماده ۳۵۳ ـ دادگاه تجدیدنظر در صورتی كه قرار مورد شكایت را مطابق با موازین قانونی تشخیص دهد، آن را تایید می كند. درغیر این صورت پس از نقض، پرونده را برای رسیدگی ماهوی به دادگاه صادركننده قرار عودت می دهد.

    ماده ۳۵۴ – قرار تحقیق و معاینه محل در دادگاه تجدیدنظر توسط رئیس دادگاه یا به دستور او توسط یكی از مستشاران شعبه اجرا می شود و چنانچه محل اجرای قرار در شهر دیگر همان استان باشد دادگاه تجدیدنظر می تواند اجرای قرار را از دادگاه محل درخواست نماید و در صورتی كه محل اجرای قرار در حوزه قضایی استان دیگر باشد با اعطای نیابت قضایی به دادگاه محل، درخواست اجرای قرار را خواهد نمود.
    تبصره – در مواردی كه مبنای رای دادگاه فقط گواهی گواه یا معاینه محل باشد توسط قاضی صادر كننده رای انجام خواهد شد مگر اینكه گزارش مورد وثوق دادگاه باشد.

    ماده ۳۵۵ـ درصورتی كه دادگاه تجدیدنظر قرار دادگاه بدوی را در مورد رد یا عدم استماع دعوا به جهت یادشده در قرار، موجه نداند ولی به جهات قانونی دیگر دعوا را مردود یا غیر قابل استماع تشخیص دهد، در نهایت قرار صادره را تایید خواهد كرد.

    ماده ۳۵۶ ـ مقرراتی كه در دادرسی بدوی رعایت می شود در مرحله تجدیدنظر نیز جاری است مگر اینكه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.

    ماده ۳۵۷ـ غیر از طرفین دعوا یا قائم مقام قانونی آنان، كس دیگری نمی تواند در مرحله تجدیدنظر وارد شود، مگر در مواردی كه قانون مقرر می دارد.

    ماده ۳۵۸ ـ چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد، رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. درغیر این صورت با رد درخواست و تایید رای، پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد كرد.

    ماده ۳۵۹ـ رای دادگاه تجدیدنظر نمی تواند مورد استفاده غیر طرفین تجدیدنظر خواهی قرار گیرد، مگر در مواردی كه رای صادره قابل تجزیه و تفكیك نباشد كه در این صورت نسبت به اشخاص دیگر هم كه مشمول رای بدوی بوده و تجدیدنظرخواهی نكرده اند تسری خواهد داشت.

    ماده ۳۶۰ ـ هرگاه در تنظیم و نوشتن رای دادگاه تجدیدنظر، سهو یا اشتباهی رخ دهد، همان دادگاه با رعایت ماده ( ۳۰۹ ) آن را اصلاح خواهد كرد.

    ماده ۳۶۱ ـ تنظیم دادنامه و ابلاغ آن به ترتیب مقرر در مرحله بدوی می باشد.

    ماده ۳۶۲ ـ ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر مسموع نخواهد بود ولی موارد زیر ادعای جدید محسوب نمی شود:
    ۱ ـ مطالبه قیمت محكوم به كه عین آن، موضوع رای بدوی بوده و یا مطالبه عین مالی كه قیمت آن در مرحله بدوی مورد حكم قرار گرفته است.
    ۲ ـ ادعای اجاره بهاء و مطالبه بقیه اقساط آن و اجرت المثل و دیونی كه موعد پرداخت آن درجریان رسیدگی بدوی، رسیده و سایر متفرعات از قبیل ضرر و زیان كه در زمان جریان دعوا یا بعد ازصدور رای بدوی به خواسته اصلی تعلق گرفته و مورد حكم واقع نشده یا موعد پرداخت آن بعد از صدور رای رسیده باشد.
    ۳ ـ تغییر عنوان خواسته از اجرت المسمی به اجرت المثل یا بالعكس.

    ماده ۳۶۳ – چنانچه هریك از طرفین دعوا دادخواست تجدیدنظر خود را مسترد نمایند، مرجع تجدیدنظر، قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر را صادر می نماید.

    ماده ۳۶۴ – در مواردی كه رای دادگاه تجدیدنظر مبنی بر محكومیت خوانده باشد و خوانده یا وكیل او در هیچ یك از مراحل دادرسی حاضر نبوده و لایحه دفاعیه و یا اعتراضیه ای هم نداده باشند رای دادگاه تجدیدنظر ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ واقعی به محكوم علیه یا وكیل او قابل اعتراض و رسیدگی در همان دادگاه تجدیدنظر می باشد، رای صادره قطعی است.

    ماده ۳۶۵ ـ آرای صادره در مرحله تجدیدنظر جز در موارد مقرر در ماده (۳۲۶) قطعی می باشد.