امیدوار کردن مردم به امور واهی
درتاریخ : 1391/09/20 به شماره : 9109970222201139
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 22 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: اعمال نفوذ بر خلاف واقع، امور واهی، امیدوار کردن به امور واهی، کلاهبرداریکلاهبرداری، امیدوار کردن به امور واهی، امور واهی، اعمال نفوذ بر خلاف واقع
چکیده رای
در جرم کلاهبرداری، مصداق امیدوار کردن به امور واهی میتواند امیدوار نمودن به اعمال نفوذ برخلاف حق باشد.
رای بدوی
در خصوص اتهام آقای م. فرزند الف. دایر برکلاهبرداری (به مبلغ پانصد میلیون ریال)، موضوع کیفرخواست شماره 1711 مورخ 13/7/90 دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه یک تهران. توجهاً به نحوه شکایت شاکی به شرح شکوائیه تقدیمی و اظهارات منعکس در صورتجلسه تحقیق و دادرسی، تحقیقات معموله، گزارشات مرجع انتظامی و عنایت به اینکه هر چند بنا به محتویات پرونده، پرداخت وجه مذکور و مورد ادعا از ناحیه شاکی به متهم برای انجام امر خلاف قانون قابل تأمل و بررسی است ولکن، بنا به نحوه اظهارات شاکی و پاسخ ایشان به سوالات طرح شده از ناحیه دادگاه، مشارالیه از ناحیه متهم مورد فریب و اغوا واقع نشده است و از واهی بودن امر مورد ادعای متهم نیز مطلع بوده است. به عبارت دیگر خود وی به هردلیل و انگیزهای قصد داشته تا از مسیری باطل، به حقی که وی مدعی است و البته از سوی محاکم قضایی ذیحق بودن وی مردود اعلام شده است، نائل گردد و لذا بنا به مراتب و عنایت به محتویات پرونده و خاصه اظهارات شاکی در محضر دادگاه و نظر به اینکه یکی از شرایط تحقق بزه کلاهبرداری، فریب خوردن مالباخته در اثر اقدامات متقلبانه مرتکب است که در مانحن فیه، چنین شرطی احراز نمیگردد و اقدام شاکی در پرداخت وجه به متهم نه از باب فریب، بلکه از باب طمع و طی مسیر باطل بوده است و درهمان ابتدای امر از واهی بودن ادعای متهم مطلع بوده است و لذا نتیجتاً به لحاظ عدم احراز وقوع بزه مذکور، مستنداً به بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری، حکم بر برائت مشارالیه صادر و اعلام میگردد. رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاههای تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 1072 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ زالی بوئینی
رای دادگاه تجدید نظر
درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای د. نسبت به دادنامه شماره 9009970000802891 مورخ 14/10/1390 شعبه 1072 دادگاه عمومی جزایی تهران که ضمن آن به موجب شکایت تجدیدنظرخواه موصوف علیه آقای م. مبنی برکلاهبرداری حکم بر برائت متهم صادرگردیده است که با عنایت به محتویات پرونده و ملاحظه لایحه تجدیدنظرخواهی که حکایت از دریافت دو فقره چک شماره518126 مورخ20/3/87 و چک شماره 518116 مورخ15/5/1387 توسط متهم جهت فسخ بیعنامه موضوع دادنامه بدوی 860063000400481 و فسخ دادنامه تجدیدنظر1514 مورخ 30/10/86 و پرونده نظارت به کلاسه55073/50 که شاکی را امیدوار به فسخ دادنامههای موصوف نموده که از نظر قانونی هیچگونه سمت در پرونده نداشته و اخذ چکها و امیدوار نمودن تجدیدنظرخواه بهعنوان شاکی موجب کلاهبرداری گردیده است. فلذا دادگاه به استناد شق4 از بند ب از ماده 257 قانون آیین دادرسی کیفری ضمن نقض رأی صادره با توجه به شکایت شاکی و پرداخت چکهای موصوف و عدم پرداخت وجه چک 518116 مورخ 15/5/1387 و اخذ یک فقره چک توسط شاکی از متهم به همان مبلغ نوشته شده و همچنین کیفرخواست صادره توسط دادسرا عمومی و انقلاب ناحیه یک تهران و احضار متهم از طریق نشرآگهی و عدم حضور ایشان با انتظار کافی دادگاه بزه انتسابی را محرز دانسته و به استناد ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس وکلاهبرداری مصوب 28/6/1364 مجلس شورای اسلامی و تأیید15/9/1367 مجمع تشخیص مصلحت نظام حکم بر محکومیت متهم آقای م.س. به تحمل یک سال حبس تعزیری صادر و اعلام میگردد و به لحاظ اخذ چک توسط شاکی در قبال وجه و چکهای پرداخت شده و تبدیل تعهد موضوع رد مال و مجازات جزای نقدی منتفی است. این رأی غیابی است و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین محکمه میباشد.
رئیس شعبه 22 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
شهرابی فراهانی ـ نوری نجفی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.