امکان رسیدگی به حجر متوفی
درتاریخ : 1392/12/24 به شماره : 9209970223101542
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 31 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: امور حسبی، حجر، تاریخ شروع حجر، فوت محجور
چکیده رای
فوت کسی که درخواست حجر او شده، مانع رسیدگی دادگاه نمیشود، زیرا آثاری که بر حجر مترتب است با فوت محجور از بین نمیرود و هرچند اثر حکم حجر از تاریخ قطعیت مترتب است اما اگر ثابت شود که علت حجر قبل از صدور حکم وجود داشته است، اثر حکم از تاریخ وجود علت حجر مترتب میشود.
رای بدوی
در خصوص دعوی آقایان س. و س. و خانم م. همگی م. با وکالت آقای ج.ز. و س.ب. بهطرفیت خانم م.ج. با وکالت آقایان ر.ز. و ح.الف. به خواسته صدور حکم حجر مرحوم م.ج. با توجه به محتویات پرونده ازجمله نظریه کمیسیون پنجنفره پزشکی قانونی به شماره 92/851/33/1 مورخ 16/7/1392 اعلام نموده است: به استناد پروندههای پزشکی ارائهشده متوفی م.ج. از 7/5/1390 تا زمان فوت (12/6/1390) دچار نوساناتی در سطح هوشیاری به دلیل ابتلا به بیماری جسمی بوده است و از آن هنگام توانایی تصمیمگیری در مورد امور مالی خود را نداشته است لیکن مستند پزشکی مبنی بر ابتلا وی به اختلال روانی که سبب عدم توانایی وی به جهت اداره امور مالی قبل از تاریخ فوقالذکر گردد ارائه نشده. با عنایت به رأی وحدت رویه شماره 72 مورخ 4/9/1353 دیوان عالی کشور دادگاه به استناد بند2 ماده 1207 و ماده 1208 قانون مدنی و ماده 57 قانون امور حسبی حکم حجر مرحوم م.ج. (مورث طرفین پرونده) را صادر و به استناد مواد 70 و 71 قانون امور حسبی ابتدای حجر متوفای مذکور را از 7/5/1390 اعلام مینماید. رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی است.
رئیس شعبه 45 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ موسوی
رای دادگاه تجدید نظر
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ج.ز. به وکالت از آقایان س. و س. و خانم م. همگی م. نسبت به دادنامه شماره 00848 مورخه 10/9/1392 صادره از شعبه 45 دادگاه عمومی تهران که بهموجب آن رأی به حجر مرحوم م.ج. از تاریخ 7/5/1390 الی تاریخ فوت 12/6/1390 صادر گردیده است با توجه به مجموع محتویات پرونده نظر به اینکه در این مرحله از دادرسی از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته را فراهم نماید ارائه و عنوان نگردیده است و بر مبانی استدلال و استنباط دادگاه نخستین در رسیدگی به موضوع و صدور حکم و رعایت موازین قانونی و تشریفات دادرسی خدشه و خللی مترتب نیست و دادنامه تجدیدنظر خواسته مطابق دلایل موجود در پرونده وفق مقررات قانونی صادر گردیده است و ایراد تجدیدنظرخواه در حدی نیست که موجب حصول علم به وجود اشتباه در حکم مزبور گردد لذا اعتراض قابل انطباق با جهات مقرر در ماده 348 قانون آیین دادرسی در امور مدنی نمیباشد درنتیجه دادگاه به استناد ماده 358 قانون مذکور ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی بهعملآمده حکم تجدیدنظر خواسته را تأیید و استوار مینماید این رأی قطعی است.
مستشاران شعبه 31 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
شریعتی ـ صادقی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.