اعلام تعارض آراء صادره از شعب 8 و 10 دیوان عدالت اداری.

اعلام تعارض آراء صادره از شعب 8 و 10 دیوان عدالت اداری.

این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی آقای سیداسدالله حسینی. با خواسته اعلام تعارض آراء صادره از شعب 8 و 10 دیوان عدالت اداری. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:

کلاسه پرونده : 214/87

شاکی : آقای سیداسدالله حسینی.

تاریخ رأی: يکشنبه 10 آذر 1387

شماره دادنامه :

مقدمه: الف- شعبه دهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/2196 موضوع شکایت آقای سیداسدالله حسینی به طرفیت وزارت جهاد کشاورزی – معاونت اداری مالی به خواسته الزام مشتکی‎عنه به پرداخت مزایای ناشی از قانون جذب نیروی انسانی به نقاط محروم و دورافتاده و مناطق جنگی مصوب 1367 برای سازمان قبل از تصویب قانون مقررات اداری و استخدامی وزارت جهاد کشاورزی مصوب 25/12/1385 به شرح دادنامه شماره 2265 مورخ 26/12/1386 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه به موجب «صراحت» رأی «وحدت رویه» شماره 78 الی 75 مورخ 25/2/1384 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری «حکم مقرر در ماده 12 قانون نظام هماهنگ کارکنان دولت مصوب 13/6/1375 … متضمن جواز سایر قوانین و مقررات استخدام عمومی به موسسات مندرج در ماده مزبور، بدون ذکر نام آنها به طور صحیح یا تلویحی نیست، بنابراین اجرای قانون جذب نیروی انسانی به مناطق محروم و دورافتاده و مناطق جنگی مصوب 1367 که اختصاص به مستخدمین مشمول قانون استخدام کشوری و مقررات استخدامی شرکتهای دولتی دارد، درباره شاکی که از نظر استخدامی تابع مقررات خاص می‎باشند و شمول قوانین استخدام عمومی به موسسات متبوع آنان مستلزم ذکر نام است، مجوزی ندارد….» بنابراین با عنایت به تاریخ تصویب قانون مقررات اداری و استخدامی وزارت جهاد کشاورزی در مورخ 25/12/1385 چون شاکی درخواست الزام مشتکی‎عنه به پرداخت مزایای ناشی از قانون جذب نیروی انسانی به نقاط محروم و دورافتاده و مناطق جنگی برای سالهای قبل از تاریخ 25/12/1385 را نموده است از این رو، دیوان مستنداً به رأی وحدت رویه مارالذکر و قوانین مرقوم، حکم به رد شکایت مطروحه صادر و اعلام می‎نماید. ثانیاً، در خصوص همکاران شاغل به خدمت به صورت قراردادی بعد از تاریخ 25/12/1385 نیز چون مراد مقنن از استعمال عبارت «عناوین مشابه» در ماده یک آیین‎نامه اجرائی قانون جذب نیروی انسانی به نقاط محروم و دورافتاده و مناطق جنگی فقط مستخدمین پیمانی می‎باشد نه همکاران قراردادی، از طرفی در عرف اداری نیز اساساً به نیروهای قراردادی، مشمولان «مستخدم» اطلاق نمی‎شود، از این رو، حکم به رد شکایت مطروحه صادر و اعلام می‎گردد. شعبه هشتم در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/192 موضوع شکایت آقای کاوس صفررضوی زاده به طرفیت اداره کل منابع طبیعی استان مازندران – نوشهر به خواسته، پرداخت حقوق و فوق‎العاده‎های مربوط به مرخصی مناطق محروم بـه مدت 12 مـاه بـرای سالهای 1367 لغایت 1379 بـه شرح دادنامـه شماره

197 مورخ 12/2/1386 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه بر مبنای مواد یک و 2 قانون جذب نیروی انسانی به نقاط محروم و دورافتاده و مناطق جنگی مصوب 7/12/1367 و آیین‎نامه‎های مربوطه مستخدمین مشمول ماده یک علاوه بر مرخصی استحقاقی که براساس مقرارت مربوطه به آنان تعلق می‎گیرد، به نسبت مدت خدمت در نقاط مذکور حق استفاده از یک ماه مرخصی در ازای هر سال خدمت با دریافت حقوق و فوق‎العاده‎های مربوط را خواهند داشت، استفاده از این مرخصی نیز با موافقت دستگاه ذیربط امکان پذیر است در صورتی که مستخدم از تمام یا قسمتی از این مرخصی استفاده ننماید، حقوق و فوق‎العاده‎های مربوط به آن در خاتمه هر سال به وی پرداخت خواهد شد. لذا شعبه هشتم دیوان با موجه تشخیص دادن شکایت شاکی به استناد ماده 7 قانون دیوان عدالت اداری مصوب 25/9/1385 مجمع تشخیص مصلحت نظام حکم به ورود شکایت و الزام طرف شکایت به پرداخت حقوق و فوق‎العاده‎های مربوط به مرخصی مناطق محروم به مدت 12 ماه از سال 1367 لغایت 1379 صادر و اعلام می‎نماید. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علی‎البدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بـررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی می‎نماید.
رأی هیأت عمومی
الف- تعارض در مدلول دادنامه فوق‎الذکر محرز به نظر می‎رسد. ب- به موجب ماده 2 قانون جذب نیروی انسانی به نقاط محروم و دور افتاده و مناطق جنگی مصوب 1367 موضوع استحقاق مستخدمین شاغل در نقاط محروم و دور افتاده و مناطق جنگی به استفاده از یک ماه مرخصی سالانه علاوه بر مرخصی استحقاقی و یا دریافت تمام حقوق و فوق‎العاده‎های مربوط در صورت عدم استفاده از آن براساس مقررات و اینکه موسسه متبوع شاکیان اساس استحقاق آنان را به استفاده از حکم مقرر در ماده 2 قانون مزبور مورد تایید قرار داده است و فقد اعتبار هم سالب حق نیست. بنابراین دادنامه شماره 197 مورخ 12/2/1386 شعبه هشتم دیوان در حدی که متضمن این معنی است موافق اصول و موازین قانونی می‎باشد. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازم‎الاتباع است./
رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
علی رازینی

تاریخ دادنامه: 10/9/87 شماره دادنامه: 617 کلاسه پرونده: 86/562
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: آقای امین کرمی.
موضوع شکایت و خواسته: 1- ابطال بخشنامه مورخ 4/3/1381 وزارت جهاد کشاورزی 2- ابطال تبصره یک ماده 5 آیین‎نامه اجرایی تبصره 3 قانون بودجه سال 1377 کل کشور.

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.