مقدمه:
الف)شعبه پنجم دیوان، در رسیدگی به پرونده کلاسه 62/1564 و 63/106 موضوع شکایت آقای محمد جعفر شمس احسان به طرفیت: هیأت بدوی بازسازی استان گیلان، و هیأت تجدید نظر و سرپرست بهزیستی استان گیلان، به شرح دادنامه شماره 363 – 362 مورخ 24/11/65، چنین رأی صادر کرده است: در مورد رأی صادره از هیأت بدوی نظر به عدم قطعیت رأی مذکور، رسیدگی از صلاحیت دیوان، خارج. و در صلاحیت هیأت تجدید نظر می‌باشد. چنان چه شاکی خود از رأی مذکور به هیأت تجدیدنظر شکایت نموده، لذا شکایت در این مورد مسموع نبوده، و رأی به رد آن صادر می‌گردد.
اما اعتراض به رأی صادر از هیأت تجدید نظر به لحاظ محکومیت شاکی به توبیخ کتبی و درج در پرونده طبق رأی شماره 49 مورخ 30/9/65 نظر به اینکه پیش نویس رأی هیأت تجدید نظر که به امضاء اعضاء، رسیده باشد، در پرونده موجود نیست، و اداره خوانده نیز اعتراف نموده که غیر از پرونده اتهامی که، به دیوان ارسال شده، هیچ‌گونه سوابقی موجود نمی‌باشد، لذا رسیدگی هیأت تجدیدنظر و فق مقررات، انجام نگردیده، و تخلف مشهود است. لذا به نحو، مطروح شکایت مسموع و رأی به ورود شکایت صادر می‌گردد.
ب)شعبه یازدهم دیوان، در رسیدگی به پرونده کلاسه 67/423 موضوع شکایت آقای محمد جعفر شمس احسان به طرفیت: هیأت تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، به خواسته: اعتراض به رأی هیأت مذکور، مبنی بر: توبیخ کتبی با درج در پرونده استخدامی، به شرح دادنامه شماره 531- 5/7/68 چنین رأی صادر نموده است: ایراد و اشکالی از حیث رعایت مقررات و ضوابط قانونی به رأی معترض عنه، به نظر نمی‌رسد، فلذا، رأی به رد شکایت صادر می‌گردد.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، در تاریخ فوق، به ریاست آیت ا… سیدابوالفضل موسوی تبریزی، و با حضور رؤسای شعب دیوان، تشکیل. و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره، به شرح آتی به اتفاق آراء مبادرت به صدور رأی می‌نماید.
رای هیات عمومی:
آراء مذکور، از مصادیق آراء معارض در مواردمشابه، موضوغ ماده 20 قانون دیوان عدالت اداری نبوده، بنابراین قابل طرح در هیأت عمومی تشخیص نگردید.
رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
سیدابوالفضل موسوی تبریزی