مقدمه:
الف-1- شعبه دهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/707 موضوع شکایت آقای مهرداد مهریاری به طرفیت، سازمان تأمین اجتماعی تهران به خواسته برقراری بیمه بیکاری از تاریخ 1/10/78 به شرح دادنامه شماره 2429 مورخ 13/11/79 چنین رأی صادر نموده است. به شرح ماده 6 قانون بیمه بیکاری مصوب 26/6/69 بیمه شدگان بیکار در صورت بیکار شدن چنانچه حداقل شش ماه سابقه پرداخت حق بیمه را داشته باشند، استحقاق دریافت مقرری بیمه بیکاری را خواهند داشت و چون حسب محتویات پرونده شاکی دارای سابقه ممتد پرداخت حق بیمه به سازمان تأمین اجتماعی را داشته بنابمراتب مدافعات و توجیهات سازمان مزبور به کیفیت مطروحه موجه و مؤثر در مقام نیست و رأی به ورود شکایت و الزام تأمین اجتماعی به برقراری حقوق ایام بیکاری از تاریخ استحقاق در حق شاکی صادر می‎گردد.
الف-2- شعبه پنجم تجدیدنظر دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه ت5/80/36 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی نسبت به دادنامه شماره 2429 مورخ 13/11/79 شعبه دهم دیوان به شرح دادنامه شماره 1124 مورخ 5/9/81 چنین رأی صادر نموده است، با توجه به محتویات پرونده نظر به اینکه از طرف تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته اعتراض موجه و مؤثری به عمل نیامده و با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و اعمال مقررات نیز ایراد و اشکالی که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید مشهود نیست، بنابراین با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه بدوی عیناً تایید و استوار می‎گردد.
ب-1- شعبه سیزدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/730 موضوع شکایت آقای لقمان بامداد پیرمحله به طرفیت، سازمان تأمین اجتماعی به خواسته، تقاضای برقراری بیمه بیکاری از تاریخ 1/10/78 به شرح دادنامه شماره 842 مورخ 22/5/80 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه طبق مفاد ماده 6 قانون بیمه بیکاری مصوب 26/6/69، بیمه شدگان چنانچه حداقل 6 ماه سابقه پرداخت حق بیمه را داشته باشند در صورت بیکاری استحقاق دریافت مقرری بیمه بیکاری را دارند و در این رابطه شاکی نیز به دلالت اوراق و محتویات پرونده و سابقه خصوصاً فرمهای برقراری و درخواست مقرری بیمه بیکاری 115 ماه سابقه پرداخت حق بیمه داشته و به همین دلیل جهت برقراری مستمری بیمه بیکاری به سازمان تأمین اجتماعی شعبه 9 معرفی گردیده و شعبه مزبور نیز از تاریخ 2/9/78 با پرداخت مبلغی به عنوان مقرری ماهانه به مدت 18 ماه برای نامبرده موافقت نموده است و بدین ترتیب مدافعات و توجیهات سازمان تأمین اجتماعی مؤثـر در مقام به نظر نمـی‎رسد علیهذا با توجه بـه مراتب مرقوم حکم به ورود شکایت بر اساس خواسته شاکی صادر می‎گردد.
ب-2- شعبه سوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 80/1127 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی تهران بزرگ بخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 842 مورخ 22/5/80 شعبه سیزدهم دیوان به شرح دادنامه شماره 773 مورخ 17/6/82 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه تجدیدنظر خوانده (آقای لقمان بامدادپیرمحله) در اجرای تبصره 38 قانون بودجه سال 78 با دریافت مزایای مصرحه در قانون مذکور داوطلب بازخریدی گردیده و حسب اعلام واحد مربوطه در قبال دریافت وام، خریدار ماشین آلات شرکت بوده‎اند بنابراین رهائی خدمت وی مشمول ماده 2 قانون بیمه بیکاری نمی‎باشد. فلذا اعتراض تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته مؤثر تشخیص ضمن فسخ دادنامه بدوی بنابجهات و دلایل مرقوم رفته شکایت مطروحه را بی‎وجه تشخیص حکم به رد شکایت شاکی اعلام می‎دارد.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تـاریخ فوق با حضـور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره بـا اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می‏نماید.
رأی هیات عمومی
حسب محتویات پرونده‎های فوق‎الذکر شاکیان به لحاظ عدم نیاز به ادامه کار آنان و در جهت اجرای تعدیل نیروی انسانی مؤسسه محل خدمت خود از کار اخراج شده‎اند و چون توافق آنان در زمینه دریافت حقوق و مزایای دیگر در نتیجه اخراج از کار مبین اراده و تمایل آنان در قطع رابطه همکاری با کارفرما و بیکار شدن از کار نبوده است، بنابراین با توجه به تعریف بیمه شده بیکار به شرح ماده 2 قانون بیمه بیکاری مصوب 1369 دادنامه شماره 1124 مورخ 5/9/81 شعبه پنجم تجدیدنظر دیوان مبنی بر تایید دادنامه بدوی که به موجب آن شاکی ذیحق به دریافت حقوق بیمه بیکاری شناخته شده است، صحیح و موافق قانون تشخیص داده می‎شود. این رأی به استناد قسمت اخیر ماده 20 اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط در موارد مشابه لازم‎الاتباع است.