اعلام تعارض آراء صادره از شعب ششم و شانزدهم بدوی و ششم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری.
این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی آقای عبدالرزاق جامی فروشانی. با خواسته اعلام تعارض آراء صادره از شعب ششم و شانزدهم بدوی و ششم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:
کلاسه پرونده : 38/86
شاکی : آقای عبدالرزاق جامی فروشانی.
تاریخ رأی: يکشنبه 26 آبان 1387
شماره دادنامه :
193 قانون مالیاتهای مستقیم نمیباشد. بنابراین از معافیت مذکور در ماده 132 قانون مرقوم اصلاحی سال 1371 برخوردار خواهد بود، لکن این اعتراض موجه نمیباشد. زیرا با توجه به رأی اکثریت هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی که دارای الزام قانونی جهت هیأتهای رسیدگی میباشد و حاکی از عدم افتراق بین کارگاه و کارخانه و واحد تولیدی از جهت تسلیم اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان دارد، صرفنظر از این موضوع واحد تولیدی مذکور دارای پروانه بهرهبرداری است و ایرادات شاکی از حیث اینکه پس از صدور پروانه مذکور واحد وی کارگاه بوده موجه و قابل قبول نمیباشد. نظر به مراتب آراء صادره از حیث رسیدگی و رعایت مقررات و موازین رسیدگی در صدور رأی صحیحاً صادر شده و موجبی که ناقض مقررات و یا متضمن تخلف از قانون باشد به نظر نمیرسد فلذا شکایت وارد تشخیص نگردیده و حکم به رد آن صادر مینماید. د- شعبه ششم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/3505 موضوع تجدیدنظر خواهی آقای محمدعلی آقامیری نسبت به دادنامه شماره 219 مورخ 18/2/1385 شعبه شانزدهم دیوان به شرح دادنامه شماره 178 مورخ 26/1/1386 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه اسناد و مدارک متعددی در پرونده وجود دارند که همگی حکایت دارند، تولیدی تجدیدنظر خواه کارگاه است نه کارخانه و با توجه به اینکه رأی هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی اشعار میدارد، «کلیه اشخاص حقیقی موضوع ماده 96 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366 به استناد کارخانه داران در صورت عدم تسلیم اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان در دوران معافیت، محروم از معافیت قانونی نخواهد بود و …» نظر به اینکه هیأت حل اختلاف مالیاتی در رسیدگی به این امر مهم و حق مکتسبه توجه نکرده و بررسی دقیق تری از طریق جلب نظر کارشناسان بعمل نیاورده است، لذا رأی صادره از هیأت مذکور قابل نقض و تجدیدنظر خواهی است. با نقض دادنامه فوق الاشعار بدوی حکم به ورود شکایت شاکی صادر و اعلام میگردد. و- شعبه ششم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 80/996 موضوع شکایت آقای عبدالرزاق جامی فروشانی به طرفیت اداره امور اقتصاد و دارایی اصفهان هیأت تجدیدنظر شماره 6 مالیاتی به خواسته اعتراض به رأی شماره 1095/6 مورخ 5/6/1379 هیأت مذکور به شرح دادنامه شماره 785 مورخ 29/4/1384 چنین رأی صادر نموده است، چون رأی کمیسیون حل اختلاف مالیاتی بـدون توجه بـه مبانی مستدل و مستنـد اصدار یافته لـذا رسیدگی انجام شده ناقض بـه نظر میرسد و
رأی کمیسیون مالیاتی با توجه به مراتب مذکور نقض میشود تا هیأت همعرض با ادعای وکیل شاکی به شرح منعکس در در دادخواست رسیدگی و پـس از تحقیقات کافی و ملاحظه مـدارک و دلایل مثبت ادعـا و حصول نتایج ناشی از تحقیقات لازم مبادرت به صدور رأی مقتضی مینماید. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بـررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
الف- تفاوت در مدلول دادنامههای فوقالذکر محرز است. ب- به صراحت بند 2 ماده 13 قانون دیوان عدالت اداری مصوب 1385 رسیدگی به اعتراض نسبت به تصمیمات و آراء قطعی مراجع اختصاصی اداری منحصراً از حیث نقض قوانین و مقررات و یا مخالف با آنها در صلاحیت دیوان عدالت اداری قرار دارد. نظر به اینکه طبق تبصره یک ماده 244 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1380 آراء هیأت حل اختلاف مالیاتی قطعی و لازمالاجراء اعلام شده و مجرد اعتراض نسبت به آراء مذکور به شورای عالی مالیاتی به ادعای عدم رعایت قوانین و مقررات موضوعه یا نقص رسیدگی به تجویز ماده 251 اصلاحی قانون فوقالذکر نافی قطعیت آراء هیأت حل اختلاف مالیاتی و آثار مترتب بر آن از جمله صلاحیت دیوان در رسیدگی به اعتراض نسبت به آنها نیست و همچنین رسیدگی به اعتراض نسبت به رأی قطعی هیأت حل اختلاف مالیاتی منوط به اعتراض به رأی شعبه شورای عالی مالیاتی نمیباشد، بنابراین دادنامه شماره 785 مورخ 29/4/1384 شعبه ششم بدوی دیوان که متضمن این معنی است صحیح و موافق قانون میباشد. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازمالاتباع است./
رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
علی رازینی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.