احراز جنبه عمومی جرم در ایراد ضرب و جرح عمدی
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 48 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: ایراد ضرب و جرح عمدی، جنبهی عمومی جرم، جزای نقدی، دیه
چکیده رای
در جرم ایراد جرح عمدی علاوه بر تعیین دیه، میتوان از باب جنبه عمومی جرم، جزای نقدی تعیین نمود.
رای بدوی
درخصوص اتهام آقای م.ص. فرزند ن. دایر بر فحاشی نسبت به خانم ز.م. و ایراد ضرب و جرح عمدی آقایان م.م. و م.م. و تخریب یک دستگاه خودروی دولتی از نوع پژو به شماره انتظامی … باتوجه به شکایت شاکیان مزبور، گواهی پزشکی قانونی، تحقیقات محلی، گزارش کلانتری، دفاعیات متهم که تا حدودی مؤید ادعای شاکیان است، بزههای انتسابی به ایشان محرز و مسلم است. بنابراین دادگاه متهم را از حیث فحاشی طبق ماده 608 قانون مجازات اسلامی به پرداخت یک میلیون ریال در حق صندوق دولت و از حیث تخریب خودرو طبق ماده 677 قانون مجازات اسلامی به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم میکند. با عنایت به اینکه علی الظاهر متهم فاقد پیشینه محکومیت کیفری است مجازات حبس وی را طبق بند پنجم ماده 22 قانون مجازات اسلامی و پرداخت پنج میلیون ریال جزای نقدی درحق صندوق دولت محکوم میکند. علاوه بر این درخصوص بزه ایراد ضرب و جرح عمدی دادگاه متهم را از حیث جنبه حق الناسی (ایراد ضرب و جرح) طبق مواد 367، 480، 481 و 484 قانون مجازات اسلامی به پرداخت یک درصد دیه کامل بابت خراش (حارصه) لاله گوش چپ در حق م.م. و پرداخت: 1) سه فقره یک و نیم هزارم دیه کامل بابت کبودی قدام گردن و ساعد دست چپ و بازوی چپ، 2) یک درصد از یک دهم دیه کامل بابت ساییدگی (حارصه) بند اول انگشت شست پای چپ، 3) دو درصد دیه کامل بابت پارگی بخیه شده (دامیه) سمت راست فرق سر، 4) سه هزارم دیه کامل بابت ارش تورم مختصر بازوی چپ، 5) یک درصد از عشر دیه کامل بابت خراشیدگی (حارصه) بند دوم انگشت دوم دست چپ، 6) نیم درصد دیه کامل بابت خراشیدگی (حارصه) ساعد دست راست در حق م.م. و از حیث جنبه عمومی (بیم تجری مرتکب) طبق تبصره 2 ماده 269 قانون مجازات اسلامی و بنددوم ماده 3 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین به پرداخت پنج میلیون ریال جزای نقدی درحق صندوق دولت محکوم میکند. همچنین درخصوص اتهام م.م. دایر بر ایراد جرح عمدی باتوجه به شکایت م.ص.، گواهی پزشکی قانونی، تحقیقات محلی، گزارش کلانتری و دفاعیات متهم که منطبق با واقعیت به نظر میرسد بزه انتسابی به ایشان محرز و مسلم است؛ لذا دادگاه متهم را از حیث جنبه حق الناسی (ایراد جرح) طبق ماده 480 قانون مجازات اسلامی به پرداخت دو درصد دیه کامل بابت دو خراش صورت (دو حارصه) و از حیث جنبه عمومی (بیم تجری مرتکب) طبق تبصره 2 ماده 269 قانون مجازات اسلامی و بند دوم ماده 3 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین به پرداخت پنج میلیون ریال جزای نقدی درحق صندوق دولت محکوم میکند. وانگهی درخصوص شکایت م.ص. علیه ذ.، الف.، ف.، م.، و م.م.، دایر بر شرکت در ایراد ضرب و جرح عمدی، فحاشی و تخریب باتوجه به تحقیقات انجام شده به لحاظ عدم کفایت ادله طبق بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری قرار منع تعقیب صادر و اعلام میکند. رأی صادر شده حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران خواهد بود.
رئیس شعبه 103 جزایی دادگستری شهرستان بهارستان ـ موسوی
رای دادگاه تجدید نظر
تجدیدنظرخواهی آقایان 1ـ م.2ـ م. و3ـ خانم ز. هر سه م. نسبت به دادنامه شماره 00229 مورخ 14/5/91 صادره از شعبه 103 دادگاه عمومی جزایی بهارستان که به موجب آن تجدیدنظرخوانده به نام آقای م.ص. به اتهامات عدیده احصاء شده در دادنامه بدوی محکوم گردیده و به جهت اینکه بنا به ادعای تجدیدنظرخواهانها بعضی از جملات دادنامه از جمله ذکر نداشتن سابقه محکومیت اشاره شده اعتراض ننموده و اعلام داشتند تجدیدنظرخوانده دارای سابقه کیفری در زنجان میباشد وارد به نظر نمیرسد زیرا اولاً سابقه محکومیت در پرونده موجود نیست و تجدیدنظرخوانده آن را ابراز نکرده است، ثانیاً بر فرض داشتن سابقه محکومیت در زنجان علاوه بر اینکه قطعی [بودن] آن معلوم نیست آیا محکومیت کیفری مؤثر میباشد یا خیر، علیهذا با ملاحظه مفاد لایحه اعتراضیه به جهت عدم ارائه دلیل کافی بر تشدید مجازات با استناد به تبصره 3 ماده 22 اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب رد میگردد و اما اعتراض آقای م.م. به آن قسمت از دادنامه که به موجب آن از جهت ایراد جرح عمدی آقای م.ص. به تأدیه دیات در حق وی علاوه از حیث عمومی جرم به پرداخت 5 میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم شده است وارد نیست؛ زیرا حسب محتویات پرونده از جمله کیفیت درگیری بین آنان و نحوه اظهارات طرفین، تحقیقات محلی و گواهی پزشکی و غیره به نظر میرسد اعتراض وارد نیست و دادنامه صحیح و مطابق با موازین قانونی صادر شده. ضمن مردود دانستن اعتراض مستنداً به بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته تأیید میگردد. این رأی قطعی است و اما مواردی که مورد حکم دادگاه بدوی واقع نشده است این دادگاه تکلیفی در مورد آن ندارد. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 48 دادگاه تجدیدنظر استان ـ مستشار دادگاه
میراحمدی ـ کریمی یزدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.