اثر فوت وکیل معالواسطه بر قرارداد منعقدشده در فرض توکیل بهغیر
درتاریخ : 1392/09/27 به شماره : 9209970269401208
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 51 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: وکالت، وکالت معالواسطه، توکیل به غیر، فوت وکیل، انفساخ
چکیده رای
در فرض انعقاد عقد وکالت با حق توکیل بهغیر و حق انتقال قطعی به نام وکیل، در صورت تفویض وکالت به دیگری، فوت وکیل اول پیش از قرارداد انتقال قطعی مورد وکالت به نام وکیل دوم موجب انفساخ عقد وکالت و بطلان قرارداد انتقال نمیشود زیرا وکیل دوم در واقع وکیل موکل اصلی محسوب میشود نه وکیل اول تا با فوت وی وکالت منفسخ شود.
رای بدوی
در خصوص دعوی ح.خ.با وکالت الف. الف.و ب.وطنی بهطرفیت خواندگان 1 – ف.س.2 – ح.خ. به خواسته صدور حکم بر بطلان معامله مورخ 1/8/88 موضوع مبایعهنامه شماره 1220 و ابطال سند رسمی مأخوذه نسبت به پلاک ثبتی 509/3589 بخش 7 تهران، به این شرح که خواهان اظهار میدارند مالک واقع در پلاک ثبتی 509 / 3589 را در تاریخ 3/9/75 طی بیع نامه شماره 97/1 از خوانده ردیف اول خریداری و ازآنجاییکه در کشور آمریکا سکونت داشتهاند در سال 1371 وکالتنامهای با شماره 598687 به خانم م.و. ( مادرشان ) اعطا مینمایند تا در غیاب وی، به انجام کلیه امور ایشان مبادرت نمایند، لذا نامبرده اخیر نیز وکالتنامه مرقومه را عیناً به آقای ح.خ. (خوانده ردیف دوم) تفویض نموده وایشان نیز با اختیار حاصل از وکالتنامه موصوف که با شماره 3900 در تاریخ 12/4/86 و در دفترخانه شماره ….. اسناد رسمی ایوانکی بهصورت معالواسطه تفویض گردیده بوده است، پلاک ثبتی موضوعه را یک واحد آپارتمان 51 متری و ازجمله مملوکات خواهان میباشند را در تاریخ 1/8/88 به خود انتقال دادهاند، حال آنکه خواهان اظهار میدارند ( مادرشان ) که وکیل ایشان و نیز موکل ( خوانده ردیف دوم ) میباشند حسب گواهی حصر وراثت شماره 87/ح ش 3/88 صادره از شورای حل اختلاف بخش ایوانکی فوت نموده بوده است و تقاضای بطلان کلیه عملیات انجامشده در خصوص ملک موصوف را به دلیل عدم نفوذ وکالتنامههای معنونه فوق را دارند، خوانده ردیف دوم نیز در پاسخ اظهار داشته است که در معامله انجامشده با خود را با اجازه حاصل از وکالتنامه معنونه فوق با شماره 3900 مورخ 12/4/86 انجام و فوت اشخاص تأثیری در انجام موارد انجامشده نخواهد داشت، لهذا دادگاه با امعان نظر به جمیع اوراق پرونده و اظهارات اصحاب دعوا و وکلای ایشان در جلسات دادرسی و ملاحظه و مداقه در مفاد وکالتنامههای تنظیمی شماره 598687 مورخ 1/6/71 دفتر اسناد رسمی شماره ….. تهران و شماره 794321 مورخ 12/4/86 اسناد رسمی …. ایوانکی و ملاحظه مفاد قراردادهای بیع شماره 97/1 مورخ 3/9/75 بین خواهان و خوانده ردیف اول که مصون از تعرض باقیمانده و همچنین مفاد قرارداد بیع مورخ 1/8/88 بین خوانده ردیف دوم و بهصورت معامله با خود بوده و خصوصاً مداقه و ملاحظه مفاد مرقومه در ذیل مبایعهنامه اخیرالذکر ( قسمت توضیحات ) که خوانده ردیف دوم ذیل آن اظهار نمودهاند، ( مبایعهنامه مورخ 1/8/88 طبق مبایعهنامه شماره 97/1 مسکن ش. به تاریخ 3/9/75 تنظیم و همچنین اظهار و مرقوم داشتهاند وکالتنامههای موضوعه و مستفادی فوقالذکر در مبایعهنامه تا این تاریخ به قوت خود باقی و معتبراست و ملاحظه گواهینامه حصر وراثت که در تاریخ 21/2/88 به درخواست ح.خ. ( خوانده ردیف دوم ) از شورای حل اختلاف ایوانکی اخذ گردیده و نامبرده شخصاً متقاضی آن بودهاند، که همگی اسناد معنونه پیوست پرونده و ملاحظه گردید، و نیز پاسخ استعلام واصله از اداره ثبت و املاک شرق تهران به شماره 46433 مورخ 9/10/91، نظر به اینکه سند رسمی وکالت در اموری داده میشود (اعمال حقوقی) که خود موکل نیز اهلیت انجام آن را داشته و اقدامات وکیل قبل از رسیدن خبر عزل به او معتبراست و همچنین از موارد مرتفع شدن وکالت موت موکل است، حال اینکه در مانحنفیه، خوانده ردیف دوم ( وکیل ) یقیناً شخصاً اقدام به انجام امور قانونی و دریافت گواهی حصر وراثت موکل خود ( خانم م.و ـ مادرشان ) نمودهاند، صرفنظر از عدم اهلیت موکل در موضوع مورخ 12/4/86 به دلیل فوت ایشان در تاریخ مقدم بر قرارداد مبایعهنامه مورخ 1/8/88 با این وصف که در مانحنفیه ( وکیل خوانده ردیف دوم ) خبر از فوت موکل خود داشته و نیز جهل افراد به قانون نیز نافی نفوذ اثر قانون در امور و اعمال حقوقی ایشان نبوده و قابل استماع نمیباشد و در مانحنفیه نیز ضمانت اجرای تجاوز از حدود وکالت نیز عدم نفوذ معاملات و اعمال حقوقی وکیل در آن خصوص میباشد، لهذا دادگاه مستنداً به مواد 10 و 662 و 678 و 680 قانون مدنی و مواد 515 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان قرارداد شماره 1220 مورخ 1/8/88 صادر و اعلام مینماید و همچنین خوانده ردیف دوم را به پرداخت مبلغ هشتصد و چهلوپنج هزار ریال بابت هزینه دادرسی و حقالوکاله وکیل خواهان که مطابق تعرفه قانونی محاسبه و اخذ میگردد محکوم مینماید و در خصوص ابطال سند رسمی مأخوذه نسبت به پلاک ثبتی 509/ 3589، هرچند پاسخ استعلام ثبتی بهعملآمده و اظهارات طرفین حکایت از عدم صدور سند در اجرای وکالتنامه مذکور مینماید، نظر به اینکه وکلای خواهان این قسمت از خواسته دعوی موکل را مسترد نمودهاند لذا مستنداً به بند ب ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ردّ دعوی خواهان در این خصوص صادر و اعلام مینمایند و همچنین لحاظ عدم توجه دعوی به خوانده ردیف اول پرونده در مورد اخیرالذکر مستنداً به ماده 84 و 89 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ردّ دعوی صادر و اعلام مینماید، رأی صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد .
رئیس شعبه 156 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ شریفی
رای دادگاه تجدید نظر
تجدیدنظرخواهی آقای ح.خ. بهطرفیت آقای ح.خ. نسبت به قسمتی از دادنامه شماره 920347مورخ30/5/92 صادره از شعبه محترم 156دادگاه عمومی حقوقی تهران که بهموجب آن حکم به بطلان بیع نامه شماره 1220مورخ 1/8/88تنظیمی وسیله تجدیدنظرخواه به وکالت از تجدیدنظر خوانده و بنام خود، صادرشده است مآلاً وارد و حکم تجدیدنظر خواسته مقتضی نقض است توضیحاً اینکه آقای ح.خ. طی مبایعهنامهای 6 دانگ یک دستگاه آپارتمان به شماره 509/3589 تهران را از آقای ف.س. در تاریخ 3/9/75 خریده است و قبل از آن به مادرش خانم م.و. طی وکالتنامه رسمی شماره 56242ـ 1/6/71وکالت با حق توکیل به غیر جهت انجام هرگونه معامله اعم از قطعی و … نسبت به اموال خود و حتی بنام خود وکیل اعطاء نموده است و مشارالیها نیز کلیه این اختیارات را طی وکالتنامه شماره 3900ـ 12/4/86به تجدیدنظرخواه تفویض نموده است و علیرغم اینکه خانم م.و. در 21/2/88 فوت کرده تجدیدنظرخواه ملک مزبور را در تاریخ 1/8/88 با استفاده از وکالتنامه مزبور به خود منتقل نموده است و بدین لحاظ تجدیدنظر خوانده تقاضای ابطال آن را نموده که رأی تجدیدنظر خواسته بدین مناسبت اصدار یافته است دادگاه محترم مزبور در رأی خود استدلال نموده که چون خانم م.و. قبل از وقوع معامله 1/8/88 فوتشده بوده و فوت یکی از طرق رفع وکالت است حکم بر بطلان قرارداد (مبایعهنامه) مزبور صادر نموده است ولیکن به نظر میرسد این استدلال دادگاه محترم صادرکننده رأی تجدیدنظر خواسته فاقد مبنای قانونی است چه اینکه خانم م.و. طبق اختیاری که بهموجب مندرجات وکالت اعطایی آقای ح.خ. داشته آقای ح.خ. را بهعنوان وکیل آقای ح.خ. اختیار کرده است نه بهعنوان وکیل خود فلذا با فوت وی عقد وکالت بین آقایان ح. و ح.خ. به اعتبار خود باقی است و بالنتیجه موجبی برای بطلان معامله موصوفٌعنه نبوده است مستنداً به بندهای ج و هـ از ماده 348 و ماده358 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن نقض رأی تجدیدنظر خواسته حکم به بطلان دعوی خواهان اولیه پیرامون خواسته فوقالتوصیف صادر و اعلام میگردد. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 51 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
حضرتی ـ حاجی حسنی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.