ابلاغ در غیر نشانی اعلامی
درتاریخ : 1392/09/06 به شماره : 9209970908100291
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 21 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: ابلاغ، ابلاغ در غیر نشانی اعلامی، ابلاغ معتبر، موضوعیت ابلاغ
چکیده رای
ابلاغ در غیر نشانی اعلامی، هرچند موجب اطلاع مخاطب گردد، ابلاغ معتبر محسوب نشده و چنین اقدامی باطل و بلااعتبار است.
خلاصه جریان پرونده
به حکایت دادخواست شرکت ب.ک. به مدیریت عاملی آقای م.م. و به وکالت آقای م.ع.(که آدرس وکیل در دادخواست مذکور و در فرم قرارداد وکالت شماره 152133 سری ض [صفحات 5 و 6 پرونده] به آدرس سیرجان ـ بلوار سید جمال … ـ دفتر وکالت قیدشده است و کلیه ابلاغات صفحات 9 با تاریخ تنظیم 27/11/1389 و 177 با تاریخ تنظیم 1/8/1390 و صدر رأی دادنامه معترض فعلی 910000491 مورخ 15/5/1391 ص 240 پرونده محاکماتی و ابلاغ رأی در ص 250 پرونده محاکماتی به آدرس سیرجان خ تختی … قیدشده است و ابلاغ واقعی نیز مشهود نیست (بلکه از طریق الصاق توسط مأمور ابلاغ عنوان شده است) . دعوی به طرفیت ش. به مدیریت عاملی ج.م. و به خواسته خلع و رفع تصرف از پلاک ثبتی 6518 خط کسری 5491/14351/1148، اجرتالمثل ایّام تصرف از 1/1/88 لغایت تحویل ملک موکل (اجرای حکم) مقوم به مبلغ پنجاهویک میلیون ریال به انضمام کلیه خسارات راجع به امر دادرسی منجمله هزینه دادرسی، حقالوکاله وکیل ، حقالزحمه کارشناسی است. این دادخواست در تاریخ 13/9/1389 به شعبه سوّم محاکم عمومی حقوقی سیرجان ارجاع شد. اجلاس با تاریخهای 21/1/1390 ص 18 منعقد، خواسته را به شرح دادخواست اعلام و وقت فوقالعاده 5/6/1390 ص 175 و اجلاس دادرسی20/9/1390 ص 207 لغایت 209 منعقد و سپس در تاریخ 2/5/1391 صفحات 227 لغایت 233 ختم دادرسی را اعلام و در ماهیت قضیه به این شرح استنتاج و استدلال نموده که حکم به ردّ دعوی خواهان صادر نمودهاند و در باب دادخواست تقدیمی از سوی شرکت خوانده (البته این دادخواست در پرونده مشهود نیست با اینکه در جریان دادرسی جلسه 20/9/1390 ص 209 پرونده محاکماتی در مقام سؤال با این جمله در مقام خواهان خواسته خود را بیان نمایند که پاسخ داده استدعای ردّ دعوی خواهان اصلی و نیز بر اساس دعوی تقابل صدور حکم به اثبات مالکیت ششدانگ و ابطال سند مالکیت ملک پلاک ثبتی 6518 ـ 569/1431/ 1148 مستند دعوی اصلی نسبت به 7000 متر متعلق به ش. و الزام خوانده تقابل به پرداخت هزینه دادرسی را دارد) . در ادامه مذکور شده است امّا در باب دادخواست تقدیمی از سوی شرکت خوانده، با توجه بهمراتب ذکرشده که دلالت بر مالکیت خواهان[تقابل] نسبت به رقبه متنازعٌفیه دارد لذا خواسته را وارد و ثابت دانسته و مالکیت خواهان [تقابل] را بهعنوان هفت هزار مترمربع از زمین متنازعٌفیه احراز نموده و با اثبات مالکیت خواهان[تقابل]، حکم به ابطال و اصلاح سند رسمی شماره مذکور 6518/5491/1435/1148 به میزان هفت هزار مترمربع، به انضمام هزینه دادرسی در حق خواهان محکوم مینماید. این رأی با توجه به اینکه وکیل خواهان اصلی بدوی آقای م.ع. حق اختیار فرجامخواهی در مورد وکالت را نیز داشته به همان آدرس سیرجان خ تختی … آدرس غیر اعلامی الصاق شده. (ص250 مورخ 17/8/1391) در دادخواست فرجامی ابرازی وکلای خواهان اصلی (شرکت ب.ک.) عنوان نمودهاند: (با توجه به اینکه دادنامه مارالبیان در محل دیگری بهجز نشانی اعلامی بنده م.ع. مندرج در ستون دادخواست و همچنین قسمت اقامتگاه وکیل مندرج در برگ وکالتنامه الصاق شده است که به علّت عدم اطلاع از مفاد آن مهلت تجدیدنظرخواهی آن منقضی امّا در مهلت مقرر نسبت به آن تقاضای فرجامخواهی و صدور دستورات و تصمیمات قانونی را استدعا دارد.) (ص 278)
عضو ممیّز اوراق ـ نظر به اینکه بند ب ماده 398 ق.آ.د.م. [در خصوص ابتدای مهلت فرجامخواهی] مقرر نموده است (برای احکام و قرارهای قابل تجدیدنظر دادگاه بدوی که نسبت به آن تجدیدنظرخواهی نشده از تاریخ انقضای مهلت تجدیدنظر) و این امر ، منوط به اعتبار ابلاغ رأی است تا مترتب بر ابلاغ صحیح، انقضای مهلت تجدیدنظر صورت تحقق و اعتبار قانونی را بیابد و همینکه دادنامه، در غیر محل مقرر در دادخواست الصاق گردد و هرچند مخاطب ابلاغ تعدد نشانی داشته باشد بهحکم ماده 1010 قانون مدنی (درصورتیکه برای ابلاغ اوراق دعوی و احضار و اخطار محلی را غیر از اقامتگاه حقیقی خود معین کند نسبت به دعاوی راجعه همان محلی که انتخابشده است اقامتگاه او محسوب خواهد شد.) با اینکه وکیل خواهان اصلی در دادخواست، آدرس و نشانی خود را قید نموده الصاق اطلاعیه و یا ابلاغیه در غیر محل مقرر، هرچند واحد تعدد اقامتگاه باشد، بهحکم ماده 1010 قانون مدنی صورت اعتبار قانونی ندارد و هر اطلاعی ابلاغ محسوب نمیشود. موضوع ماده 33 قـانون تشـکیل دادگاههای عمـومی مصـوب 1358 ناظـر بر اطلاع از اجلاس دادرسی است و متصرف از ابلاغ احکام قضایی (دادنامه) است.
رای دیوان
فرجامخواهی شرکت ب.ک. به مدیریت عاملی آقای م.م. با وکالت آقایان ب.ح. و م.ع. نسبت به دادنامه شماره 910000491 مورخ 15/5/1391 شعبه سوّم محاکم عمومی حقوقی شهرستان سیرجان، نظر به اینکه فرجامخواهی از آرای محاکم قضایی منوط به ابراز آن در ظرف مواعد انتظار قانونی است و آنچه که مؤثر بر احتساب مواعد قانونی است مبدأ ابلاغ رأی است (اطلاع نیز ابلاغ محسوب نمیشود) و این امر متوقف بر اعتبار امر ابلاغ است و همینکه امر ابلاغ مخدوش و بلااعتبار شناخته شود آثار مترتب بر امر ابلاغ ، موقوف میگردد. در زمره این حکم ماده 1010 قانون مدنی است همینکه متداعیین و یا وکلای آنان نشانی خود را ابراز نموده باشند و ولو تعدد نشانی و اقامتگاه داشته باشند اقدام در غیر نشانی اعلامی هرچند مستوجب اطلاع شود ابلاغ محسوب نمیشود و چنین اقدامی باطل و بلااعتبار است لذا مبدأ ابلاغ مترتب بر آن نمیگردد و شرط مبدییت ابلاغ ، اعتبار آن ابلاغ است لذا دادخواست فرجامی موضوع ماده 367 ق.آ.د.م. بهموجب ماده 398 ق.آ.د.م. بند ب (از تاریخ انقضاء مهلت تجدیدنظر) است مادام که مبدأ ابلاغ بلااعتبار است انقضاء مواعد مترتب بر آن نمیگردد و از این حیث مفید تجدیدنظرخواهی محسوب میشود (محرومیت حق استیفاء از تجدیدنظرخواهی منوط به اعتبار ابلاغ است) لذا به سبب عدم انقضاء مهلت، تجدیدنظر تقدیم شده قابلیت طرح فرجامخواهی را نیافته دفتر پرونده از موجودی کسر و به همان مرجع ارسال تا تعرفه جریان تجدیدنظرخواهی را اعلام نمایند و به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال دارند.
رئیس شعبه 21دیوانعالی کشور ـ مستشار
اخوان ملایری ـ حسینی طباطبایی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.