ابطال بخشنامه و مصوبه شهرداری نقده در مورد هزینه آسفالت معابر عمومی، خیابان و پیاده رو و جداول مربوطه.
این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی آقای عسگر ببری. با خواسته ابطال بخشنامه و مصوبه شهرداری نقده در مورد هزینه آسفالت معابر عمومی، خیابان و پیاده رو و جداول مربوطه. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:
کلاسه پرونده : 417/79
شاکی : آقای عسگر ببری.
تاریخ رأی: يکشنبه 22 آذر 1383
شماره دادنامه :
شاکی بشرح دادخواست تقدیمی اعلام داشتهاست، شهرداری نقده چند سال است که مبالغ کلانی به نام هزینه آسفالت خیابانها و معابر عمومی پیادهروها و جدول از مردم مطالبه و دریافت میکند و مدعی است این وجوهات را با تصویب و دستور استانداری آذربایجان غربی وصول مینماید. چندین بار مفاد ماده 2 قانون نوسازی دایر بر لغو کلیه عوارض سطح شهر و همچنین مغایرت دستورالعمل را با ماده 35 قانون شوراهای اسلامی توضیح دادم منتهی شهرداری نسبت به وصول این مبالغ مصر هستند بنابراین ابطال مصوبات و بخشنامه غیر قانونی را خواستارم. شهردار نقده در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 16336/26 مورخ 26/8/82 اعلام داشتهاند: مواد مورد استناد شاکی هیچ ارتباطی به لغو نمودن عوارض شهرداری و یا مغایرت با دستورالعمل مذکور نداشته و کاملاً موضوعی جداگانه بوده و استناد به آنها در این مورد معنی و مفهومی ندارد. نهایتاً با توجه به اینکه شهرداری سازمانی عمومی و مردمی بوده و منبع درآمد آن صرفاً از همین عوارض پرداختی از طرف شهروندان میباشد که در صورت عدم پرداخت به موقع عوارض از طرف شهروندان توان ارائه خدمات از طرف شهرداریها سلب میشود استدعای اتخاذ تصمیم شایسته را دارد. هیأت عمومــی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسـای شعب بدوی و رؤسـا ومستشاران شعب تجدیدنظـر تشکیل و پس از بحـث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بشرح آتی مبادرت بصدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
با عنایت به اینکه شکایت شاکی متضمن تعیین و اعلام مشخصات بخشنامه مورد اعتراض نیست و چنین بخشنامهای به دست نیامده و به هیأت عمومی دیوان ارائه نشده است لذا بجهات مذکور موضوع قابل رسیدگی و اتخاذ تصمیم در هیأت عمومی دیوان نمیباشد و پرونده جهت رسیدگی و اتخاذ تصمیم مقتضی در خصوص امور که جنبه موردی دارد به شعبه دوم بدوی ارجاع میشود .
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.