لزوم تعیین دقیق اقدامات مجرمانه متهم توسط دادگاه در جرم عضویت در گروهک تروریستی
درتاریخ : 1391/10/19 به شماره : 9109970907400820
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 14 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: اقدامات موثر متهم، تبعیت، عضویت، عضویت در گروهک تروریستی، گروهک تروریستی، محاربهعضویت در گروهک تروریستی، محاربه، گروهک تروریستی، اقدامات موثر متهم، عضویت، تبعیت
چکیده رای
دادگاه باید به طور دقیق و مشخص اقدامات مؤثر متهم در جهت عضویت یا تبعیت از گروهک مجرمانه و تاثیر اقدام متهم بر پیشبرد اهداف آن را احصاء نموده و معلوم کند.
خلاصه جریان پرونده
به حکایت اوراق پرونده، بنا به گزارش اولیه اداره کل اطلاعات استان ، افرادی به اسامی غ.ب. فرزند ج. و ع.ر. فرزند ع. به اتهام عضویت در گروهک تروریستی ج.، در تاریخ 22/2/90 در دستگیر و بازداشت شدهاند و اداره مزبور بعد از انجام تحقیقات مقدماتی مختصر، از مقام قضایی دادسرای مرکز استان، تقاضای صدور بازداشت و تحویل آنان به اداره اطلاعات، جهت تخلیه کامل اطلاعاتی به مدت یکماه نمودهاند. متهم ردیف اول غ.ب. متولد 1363 اهل افغانستان مشهور به ح.، در بازجویی اداره اطلاعات راجع به عضویت در گروهک، اظهار داشته «نیستم. من فقط یک نفر که ج. بود. او را اولین بار بود که دیدم و با او ملاقات کردم. پاسپورت ندارم و دو بار تردد غیر مجاز داشتم. و مواد منفجره مربوط به گروه را از ج. که عضو گروهک ج. است، تحویل گرفتم». راجع به مواد منفجره و نوع آن توضیح داده که «یک جلیقه انفجاری و چند عدد نارنجک که در کوه پنهان کردم.» مطلعین از مواد منفجره را یکی مولوی ع.ر. و دیگری مولوی ع.ب. معرفی کرده است. متهم ردیف دوم، ع.ر. فرزند ع. متولد 1364 نیز در بازجویی مقدماتی اطلاعات، درخصوص دستگیری خود اعلام کرده «بعد از نماز عشاء، داخل کوچه منزل، به جرم همکاری با گروهک تروریستی م. دستگیر شدم» نامبرده حسب مشخصات فردی، ملیتش افغانی و تابعیتش ایرانی میباشد) نامبرده در پاسخهای بعدی، اضافه نموده پاسپورت ندارد و در جواب به این سؤال که چطور ملیت افغانی دارد، اما شناسنامه و هویت جعلی یا تابعیت قانونی تحصیل نموده است، اعلام داشته «چندین سال پیش با یکی برخورد کردم. بعد پیشنهاد شناسنامه داد برای خرید، من مبلغ یک میلیون بهش دادم.» راجع به همکاری با اعضای گروهک م. اظهار داشته «با ج.، ع.ب. و ف.ب. و ن. به ف. مواد منفجره تحویل داده بود.» ولی ملاقات با سرکرده گروهک ج. را تکذیب کرده است. متهم غ.ب. در بازپرس شعبه 6 ویژه جرایم امنیتی استان، در پاسخ به اتهام تفهیمی دایر بر «عضویت و همکاری با گروهک تروریستی ج.، مشارکت در نگهداری و مخفی نمودن جلیقه انفجاری به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور ایران»، اظهار داشته: «فردی به نام ج. معروف به ع.ب. جلیقه انفجاری در منزل خودش که کرایه داده بود، آورده بود؛ وقتی که ج. به مسافرت رفت، گفت داخل منزل، جلیقه و مواد انفجاری و نارنجک است که وقتی آنها را دیدم، در چاه منزل خودم از ترس انداخته و جلیقه را در داخل کوه نزدیک منزل خودم پنهان کردم و دوستم به نام ع.ر.، آنها را دیده بود و در حال حاضر تحویل مأمورین اداره اطلاعات دادهام.» راجع به مدت عضویت در گروهک یاد شده اظهار داشته «من مدت 5 یا 6 ماه است که با ج. آشنا شدهام.» متهم ع.ر. نیز در بازپرسی در پاسخ به اتهام یاد شده اظهار داشته «من با گروهک همکاری ندارم ولی فردی به نام ج. که اسم اصلی آن ع.ب. دوست بودهام و شغل ج. خیاطی بود که آنجا رفتم که خیاطی یاد بگیرم و فهمیدم که با گروهک ج. ارتباط دارد و من دیگر سعی کردم که از آن دوری کنم و یک روز با چند نفر از دوستانم برای تفریح به طرف کوه رفتیم که من زیر خاک جلیقههای انفجاری را دیدم و از ف. سؤال کردم که من جلیقه و مواد انفجاری را دیدهام و گفت خودم زیر خاک کردهام و ج. آورده است…». متهمین با قرار بازداشت تحویل اداره اطلاعات شدهاند. در خلاصه پرونده متشکله در اداره اطلاعات ذکر شده که نامبرده (ع.ر.) از اتباع افغانی ساکن در ایران میباشد، از مرتطبین ش.ع. بوده و به طوری که در هنگام ورود ش.ع. به کشور، اقدام به مخفی نمودن وی به مدت 72 ساعت در منزل خویش نموده است. همچنین نامبرده، اقدام به معرفی ف. و ع. به یکدیگر نموده و از کلیه ارتباطات نامبردگان نیز مطلع بوده است. وی از وجود جلیقه انفجاری در کشور که توسط ش.ع. وارد شده بود، نیز مطلع بوده و آن را نزد ف. مشاهده کرده است. و درخصوص متهم غ.ب. قید شده، یاد شده از دوستان قدیمی ش.ع. بوده که در شهریورماه سال 89 هنگامی که ع.ب. وارد کشور گردید، به سراغ نامبرده رفته و با همکاری وی اقدام به تهیه منزل امن در منطقه نمود، همچنین وی مواد منفجرهایی که از پاکستان به همراه خود آورده بود، که شامل جلیقه انفجاری و تعدادی نارنجک میباشد را نیز تحویل متهم ف.ب. نموده و وظیفه نگهداری جلیقه و دیگر مواد انفجاری را بر عهده داشت و قرار بود مواد مذکور را به کسی که از سوی گروه به نامبرده معرفی شود تحویل نماید». در اداره اطلاعات از وی سؤال شده طرفدار چه گروهی هستید؟ پاسخ داده «گروهک ج.، مولوی ع.ر. مرا با ج. آشنا کرد و بعد ج. مرا ح.ع. آشنا کرد. من فقط با همین دو نفر آشنا شدم.» درخصوص همکاری خود با ج. (ع.ب.) اظهار داشته «جلیقه انفجاری و سه یا چهار عدد نارنجک تحویل گرفته و جلیقه را در کوه قایم کردم و نارنجکها را در چاه انداختم.» «قرار بود جلیقه را نگهداری کنم تا کسی از سوی ج. بیاید و تحویل او بدهم.» متهمین بنا به ضرورت با تمدید بازداشت تحویل اداره اطلاعات شدهاند. ع.ر. در بیوگرافی خود راجع به تابعیت خود اظهار داشته «پدر و مادرم افغان بودند، پدرم وقتی وفات کرد کوچک بودم و بیسرپرست که سرپرستی مرا ع. که ایرانی است، بزرگ کرده و حالا پسرخوانده ع. میباشم و مشخصات وی ع.ر. فرزند ن. میباشد و شناسنامه ایرانی دارم و با زن و بچههایم در ایران زندگی میکنم.» درخصوص هواداری از گروهک ج. و میزان آشنایی خود با آن اظهار داشته «هوادار هیچ گروهی نیستم، من با این گروه هیچ آشنایی نداشتهام من فقط با ع. که قبلاً در م.، خیاطی داشت، آشنا بودم. وقتی فهمیدم با گروهک آشنایی دارد، قطع رابطه نمودم. از ع.، وقتی به خانهام آمده بود، بیرون کردمش. حتی به ح.ف. گفته بود که مرا مولوی بیرون کرده است.» درخصوص شخص ع. اظهار داشته «ع.ب. عضو گروهک تروریستی است.» «وقتی ع. به خانه من آمد و من از گروهکی بودنش اطلاع نداشتم. وقتی که از خودش مطلع شدم، از خونهام بیرونش کردم. حتی به من بد و بیراه گفت…» از وی سؤال شده که چرا با وجود اطلاع از جلیقه انفجاری در ایران (توسط ح.ف.) به سازمانهای امنیتی خبر نداده؟ پاسخ گفته «من ترسیده بودم. نمیدونستم که چه کار کنم به ح.ف. گفتم. فکر میکردم ح.ف. به سازمان امنیت خبر میدهد.» راجع به همکار دیگر با گروهک تروریستی ج. اظهار داشته «خیر نداشتهام و اتفاقات فوق، همین طوری افتاده. من هیچ قصدی نداشتم.» در فرم گردش کار نهایی اطلاعات، اتهامات ع.ر. با نام مستعار م. «اقامت غیر قانونی در کشور، استفاده از کارت ملی جعلی و ارتباط با اعضای گروهک ج.، احصاء شده و در واقع اظهارات و اعترافات وی مورد قبول واقع شده است. متهم غ.ب.، با نام مستعار در آخرین تحقیقات در اداره اطلاعات اظهار داشته «حدود سال 1370 (غیر مجاز) وارد ایران شدم و تبعه کشور افغانستان هستم و حدود بیست سال در ایران زندگی کردهام.» درخصوص ورود و غیر مجاز به کشور اظهار داشته «در طول زندگیم که از سال 83 ازدواج کردم، هر ساله به دیدن پدر خانمم به افغانستان میرفتم. در دفعه آخر سال 90 از مرکز پاکستان به ایران وارد شدم که جمعاً هفت بار ورود مرزی به افغانستان داشتم و خانمم را میبردم به دیدار پدرش.» راجع به کارت شناسایی جعلی با نام ح.ق. کشف از وی در زمان دستگیری اظهار داشته «در این مدت که ما را اخراج کردند، ج. که کامپیوتر داشت، از من 40 هزار تومان گرفت. درست کرد و برای ورود از مرز میرجاوه استفاده کردهام و دیگر استفاده نکردهام.» درخصوص اخراج خود از ایران بیان داشته «در تاریخ 19/12/89 از کشور اخراج شدم. توسط نیروی انتظامی و در تاریخ 18/2/90 وارد کشور شدم» از وی سؤال شده که عضو یا هوادار چه گروهی هستید؟ پاسخ داده «هوادار گروه ج. هستم، ج. را میشناسم، ح.ع و ن. را که من (آنها را) اینجا دیدم دیگر نه.» «از طریق مولوی ع.(ر.) با ع. آشنا شدم و ع. عضو گروه ج. است و نام مستعار وی ج. و ع. است.». درخصوص نحوه ارتباط با ع. اظهار داشته «مولوی ع.(ر.) مرا با او آشنا کرد، به هرحال مرتکب گناه شدم و اشتباه بزرگی مرتکب شدم…» راجع به پیشنهاد ج. (ع.ب.) برای عضویت در گروهک ج. اظهار نموده، «بله، قبول کردم و از من جلیقه گرفتند. تو شهر که از ع. بودند؛ بعد گفت برای ما کار کن، من هیچ کاری نکردم و خون کسی را نریختم و به جان مادرم من جلیقه را از ترس توی کوه قایم کردم و نارنجکها را تو چاه انداختهام. به قرآن عظیمالشأن دارم قسم میخورم. باور کنید». در ادامه علاوه بر دریافت جلیقه انفجاری و نارنجکها، اضافه نموده که «در مدتی که ع. در ایران بود، من در خانه با او بودم.» درخصوص عاملیت ع.ر.، در معرفی وی به ع. اظهار داشته «او (ع.ر.) مرا به خانه خود برد تا مرا به ع. معرفی کرد. و ع. حدود دو ماه در ایران بود.» راجع به هدف ع. از ورود جلیقه انفجاری در ایران اظهار داشته «ریختن خون افراد بیگناه»، و راجع به هدف خود از تحویل آن اظهار داشته «به من گفت که جلیقه امانت همین جا باشد و خانه را هم به گردن من انداخت» راجع به تماس ع. بعد از خروج از ایران اظهار و اعلام کرده «برای من تماس نگرفت. فقط یک پیام فرستاد که برو پیش ح.ر. و زنگ بزن. ولی من نه زنگ زدم و نه پیش ح.ر. رفتم.» راجع به تحویل جلیقه به شخص خاصی، گفته «ج. (ع.)، ن. را فرستاده بود پیش دامادم، به مسجد حضرت یوسف که من به ن.، خودم را نشان ندادم و به دامادم گفتم که بگو آنها را اخراج کردند از ایران» در فرم گردش کار نهایی اداره اطلاعات، عمده اتهامات غ.ب. با نام مستعار ح. «اقامت غیر قانونی در کشور، استفاده از کارت ملی جعلی، ورود و خروج غیر مجاز به کشور، ارتباط و بیعت با اعضای گروهک ج.، پشتیبانی اعضای گروهک ج. در کشور و نگهداری یک عدد جلیقه انفجاری و 4 عدد نارنجک مربوط به گروهک مزبور» اعلام شده است و در پایان اظهارنظر شده که نامبرده مسائل خود را صادقانه بیان داشته و مستحق تخفیف میباشد. پرونده متهمین پس از تکمیل تحقیقات مقدماتی به دادسرا ارسال و ضمن تمدید قرار بازداشت آنان به مدت دو ماه، جهت اخذ آخرین دفاع به دادسرا، احضار و متهم ع.ر. در پاسخ به سؤال بازپرس، راجع به علت همکاری با گروهک ریگی اظهار نموده «من همکاری نداشتهام و فقط با فردی به نام ع. که از اعضای گروهک بود ارتباط داشتهام و اول نمیدانستم که عضو گروهک است، بعداً فهمیدم قطع رابطه کردم و ع. آمد و تبلیغ میکرد و با او آشنا شدهام.» راجع به نگهداری جلیقه انفجاری گفته «من خبری ندارم و جلیقه را ندیدهام و در اداره اطلاعات از ترس اعتراف کردهام…». سپس متهم غ.ب. در بازپرسی، در پاسخ به اتهامات مطروحه به شرح گزارش، به عنوان آخرین دفاع اظهار داشته «قبول دارم که با ج. (ع.ب.) که از اعضاء گروهک است. ارتباط داشتهام و جلیقهها را ج. که از اعضای گروهک است، برای من آورد. ولی من نمیدانستم که جلیقه است و نارنجکها را داخل چاه انداختم و جلیقه را تحویل برادران اطلاعات دادهام و از کرده خویش پشیمان هستم و من قصد همکاری با گروهک را نداشتهام و استفاده از کارت ایرانی (جعلی) را نیز قبول دارم و تقاضای عفو و بخشش دارم.» متهم ع.ر. درآخرین دفاع اظهار داشته «من فقط با ج. که اسم اصلی آن ع. است، یک سلام و علیک داشتهام و ارتباط دیگری نداشتهام و من جلیقه انتحاری و مواد منفجره نگهداری نکردهام و ندیدهام … هیچ یک از اتهامات را قبول ندارم». سرانجام نسبت به متهمین قرار مجرمیت و کیفرخواست صادر و پرونده جهت اصدار رأی به شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ، ارجاع گردیده است. آقای م.ع. وکیل پایه یک دادگستری به عنوان وکیل تسخیری متهم غ.ب. تعیین و لایحه دفاعیهای تقدیم دادگاه نموده و جلسه دادگاه با حضور متهمین و وکیل نامبرده و نماینده دادستان تشکیل و ابتداءً نماینده دادستان تقاضای محاکمه متهمان و تعیین مجازات قانونی را نموده و سپس متهم غ.ب. به دفاع از خود پرداخته و اظهار داشته «ع. منزل من آمد و جلیقه را توی منزل گذاشته بود، این بود که من راه صحیح را بلد نبودم و نارنجکها را توی چاه انداختم و جلیقه را بردم توی کوه گذاشتم و جلیقه را به مأمورین تحویل دادم…». متهم ع.ر. نیز که دادسرا اتهام وی را در حد ماده 499 دانسته و تقاضای مجازات وی را بر همین اساس نموده است، اظهار داشته «من فقط ع. را دیدم و یک وعده غذا چاشتی، پیش من بوده و بعد او را ندیدم و جلیقه را ندیده بودم.» متهم ف. در حضور وی و در پاسخ به سؤال دادگاه راجع به جلیقه انفجاری اظهار داشته «من همانجایی که رفته بودم این هم (ر.) رفته است و دیده است.» ولی ر. قبول ننموده و اظهار داشته «قبول ندارم و من ندیدم.» وکیل متهم غ.ف. اظهار داشته: دفاعیاتم به شرح لایحه قبلی است. در آخرین دفاع، غ. اظهار داشته: قبول دارم. اشتباه کردم. تقاضای کمک دارم.» و ع.ر. اظهار نموده «اشتباه کردم. یک چاشتی به ن. دادم. کار دیگری نکردم. مرا کمک کنید». سرانجام ختم رسیدگی اعلام و به شرح دادنامه شماره 91000159 ـ 26/4/91 درخصوص اتهام غ.ب. مبنی بر استفاده از هویت دیگری برای ایرانی قلمداد نمودن خویش و ورود غیر مجاز به ایران، قرار عدم صلاحیت به اعتبار دادگاه عمومی صادر نموده و در دادنامه جداگانه به شماره 91000220ـ28/5/91 مجرمیت ردیف اول، غ.ب. فرزند ج. در حد محاربه و ردیف دوم ع.ر. فرزند ع. را در حد ماده 499 (غیرمحاربه) قانون مجازات اسلامی احراز و مستنداً به مواد 186، 190، 193 و 499 قانون مجازات اسلامی، ردیف اول را به مدت 25 سال نفی بلد به شهر میانه و در زندان آن شهر و ردیف دوم را به تحمل پنج سال حبس محکوم و با اعمال 22 قانون یاد شده، تمامی مدت حبس وی را به 5 سال معلق نموده است. رأی حضوری و قابل تجدیدنظر در دیوانعالی کشور و راجع به ردیف دوم در دادگاه تجدیدنظر استان اعلام شده است، محکومعلیه غ.ب. و وکیل وی در فرجه قانونی پس از ابلاغ به رأی صادره اعتراض نموده که لایحه اعتراضیه آقای وکیل به هنگام شور قرائت خواهد شد و پرونده پس از وصول و ثبت به کلاسه فوق جهت رسیدگی به این شعبه محول شده است.هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای صابر عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای جعفرزاده دادیار دیوانعالی کشور اجمالاً مبنی بر «اتخاذ تصمیم شایسته و قانونی را دارم» مشاوره نموده، چنین رأی میدهد:
رای دیوان
دادگاه برای احراز و تطبیق میزان نقش متهم با ماده 186 قانون مجازات اسلامی و تصدیق محاربه، اقدامات وی (غ.ب.) را مؤثر شناخته و نتیجتاً با استناد به همین ماده و مواد 190 و 193 قانون یاد شده، حکم به تبعید در حبس مشارالیه را صادر نموده است، لیکن تأثیر فعالیت و اقدامات وی را به طور مشخص احصاء ننموده و معلوم نشده که اقدامات وی چه تأثیر مخربی بر جامعه گذاشته یا در چه مقطعی امنیت اجتماع را مختل کرده و یا در پیشبرد اهداف گروهک شیطانی چه تأثیری به جا گذاشته است؛ و اگر مراد و مقصود دادگاه، نگهداری یک عدد جلیقه انتحاری و 4 عدد نارنجک باشد که صرفاً نگهداری و بلااستفاده بوده و با راهنمایی متهم کشف و دلیل خلافی راجع به ادعای وی، نسبت به نارنجکهای تحویلی (که مدعی است در چاه انداخته است.) از سوی اداره اطلاعات و یا از سوی دادسرا و دادگاه اقامه نشده است، بنابراین لازم است دادگاه به طور دقیق و مشخص اقدامات مؤثر متهم در جهت عضویت یا تبعیت از گروهک موصوف را احصاء نموده و معلوم کند؛ چرا که میزان مجازات مقرره در حکم، غیر متناسب با میزان فعالیت وی میباشد، به علاوه استنباط دادگاه در مؤثر بودن اقدامات متهم با گزارش و نظریه اداره اطلاعات در فرم گردش کار نهایی پرونده خصوصی، بند 7، 8، 13، 14 و 16 آن که علیالقاعده اشراف کامل بر فعالیتهای وی داشتهاند، همسویی و تطابق ندارد، بنا به مراتب به استناد بند 2 شق «ب» ماده 265 قانون آییندادرسی کیفری مصوب 1378، دادنامه معترضعنه به شماره 91000220 ـ 28/5/91 صادره از شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی در مورد آقای غ.ب. نقض و رسیدگی مجدد به شعبه صادرکننده رأی منقوض ارجاع میگردد.
رئیس شعبه 14 دیوانعالی کشور ـ عضو معاون
صابر ـ راضی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.