قلمرو اختیار دادگاه در اصلاح رأی
درتاریخ : 1392/12/19 به شماره : 9209970907201355
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 12 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: حکم و قرار، رأی اصلاحی، فرجامخواهی
چکیده رای
درصورتیکه ذیل رأی دادگاه قابلیت فرجامخواهی آن ذکر نشود، مورد از مصادیق اصلاح رأی توسط دادگاه نیست بلکه عدم ذکر قابلیت فرجامخواهی در رأی دادگاه مانع از پذیرش و استماع دادخواست فرجامی نخواهد بود.
خلاصه جریان پرونده
در تاریخ 9/6/1389 خانم ح.ر. با وکالت آقای ح.الف. کارآموز وکالت دادخواستی به خواسته اثبات رابطه زوجیت موقت و سپس تقاضای مطالبه مهریه به میزان 150 عدد سکه تمام بهار آزادی با احتساب کلیه خسارات قانونی بهطرفیت آقای ع.ق. تقدیم و توضیح میدهد موکله در تاریخ 14/7/1378 به مدت 6 ماه به عقد موقت خوانده درآمده پس از اتمام مدت عقد نکاح مجدداً مشارٌالیها 90 ساله به عقد غیر دائم خوانده درآمده ولی نامبرده حقوحقوق قانونی موکله را پرداخت ننموده لذا با تقدیم دادخواست تقاضای صدور حکم به اثبات رابطه زوجیت موقت موکله با خوانده و به استناد مواد 1082 قانون مدنی و 515-519 قانون آیین دادرسی مدنی میشود لازم به توضیح است که وکالتنامه تقدیمی با مهر ح.ق. وکیل رسمی دادگستری ممهور شده و آقای ع.ز. وکیل پایهیک دادگستری با مهر وکالتنامه یادشده را تصدیق میکند و دادخواست تقدیمی بانام آقای ح.ق. وکیل رسمی دادگستری امضاء میگردد دادگاه در تاریخ 11/7/1389 با حضور وکیل خواهان و خوانده تشکیل جلسه میدهد وکیل مذکور خواسته موکل خود را تکرار و اظهار میدارد زوجین دارای یک فرزند پسر حدود 10 ساله میباشند – خوانده اظهار میدارد در سال 1378 خواهان را صیغه کردم اصل صیغه نامه در اختیار زوجه بوده و صیغه نامه 99 ساله همدست خودش بوده است چون خانم ر. بچهدار نشده بود باهم توافق کردیم و من تمام حقوحقوق ششماهه اول او را دادم و دو روز مانده که 6 ماهه اول تمام شود مجدداً او را 99 ساله طبق قرارداد دیگری صیغه کردم و حقوق مدت شش ماه اول بین ما تسویه شد و من از آن بابت بدهی ندارم فتوکپی صیغه نامه 99 ساله الآن در دست من است و آن را به دادگاه ارائه مینمایم یک فرزند مشترک بنام پ. داریم که مربوط به نکاح موقت دوم میباشد و فتوکپی شناسنامه او را ارائه میدهم وکیل خواهان اظهار میدارد از بابت صیغه نامه اول موکل 50 عدد سکه و هفت میلیون و پانصد هزار تومان را دریافت نکرده است لذا خواسته خود را به پانزده میلیون تومان و پنجاه عدد سکه تمام بهار آزادی و هفت میلیون و پانصد هزار تومان افزایش و تغییر میدهم دادگاه در تاریخ 16/8/1389 با حضور وکیل خواهان و خوانده تشکیل جلسه داده و باملاحظه نامه مورخ 15/7/89 آقای ح.پ. سردفتر رسمی ازدواج. . . و طلاق. . . حوزه ثبتی قوچان و استعلام تلفنی از نامبرده از سوی دادگاه و استماع اظهارات طرفین در مورد نحوه وقوع عقدهای نکاح موقت پایان دادرسی را اعلام و طی رأی شماره 656-16/8/1389 با شرح دعوای خواهان دعوای مطروحه را با توجه به محتویات پرونده و مدافعات خوانده و خصوصاً صیغه نامه مورخ 12/7/1378 که صحت و اصالت آن برای دادگاه محرز گردید و ضمن آن زوجه اقرار به دریافت کلیه حقوق مالی خودکرده است غیرثابت تشخیص و حکم به بیحقی خواهان را صادر و اعلام میدارد پس از ابلاغ رأی آقای ح.الف. به وکالت از طرف خانم ح.ر. نسبت به آن تجدیدنظرخواهی میکند شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران در تاریخ 4/5/1390 با حضور خواهان و وکیل او تشکیل جلسه داده و پس از استماع اظهارات آنان با تجدید وقت دادرسی طرفین را برای اخذ توضیح در اطراف عقد منقطع و دوام آن و میزان مهریه و معرفی عاقد (آقای پ.) دعوت به دادرسی میکند دادگاه در تاریخ 1/9/1390 با حضور تجدیدنظرخواه و وکیل او و تجدیدنظر خوانده تشکیل جلسه داده تجدیدنظرخواه اظهار داشت از تجدیدنظر خوانده در خصوص سند موقت ارائهشده سؤال شود آیا سند موقت ارائهشده از ناحیه ایشان متضمن امضاء من است یا خیر – تجدیدنظر خوانده اظهار میدارد (ما دو روز مانده به اتمام مدت شش ماه مجدداً رفتیم به قوچان صیغه 90 ساله کردیم و مهریه در آن پنج عدد سکه بهار آزادی تعیین شد عقدنامه به امضاء زوجه نرسیده است اما در دفتر ازدواج آنجا باهم توافق کردیم که پنج سکه مهریه باشد و اصل عقدنامه در آتشسوزی سوخته است و تأییدیه را یک سال و نیم دو سال قبل گرفتهایم که اصل آنهم سوخته است و دوست خودش بوده است عاقد را نمیشناسم شما مجدداً نامه بدهید و او را احضار کنید تا او را بیاورم) صیغه را یک شخص روحانی که نامش را نمیشناسم ولی نزد آقای الف.پ. محضردار بوده است آدرس او قوچان بازار مشهد میباشد ضمناً مهریه صیغه ششماهه به هنگام تنظیم صیغه 90 ساله را نقداً گرفته است و این موضوع در حضور پ. بوده است مهریه هفت میلیون و پانصد هزار تومان و پنجاه عدد سکه بهار آزادی را یکجا گرفته است دادگاه پس از استماع اظهارات وکیل زوجه و توضیحات لازم استماع اظهارات آقای الف.پ. را ضروری تشخیص دانسته و با هماهنگی لازم سردفتر مذکور به تجدیدنظرخواه متذکر میشود عاقد را به دادگاه معرفی نماید زوج طی لایحه تقدیمی به دادگاه اعلام میکند شناسایی عاقد در توان او نیست و از دادگاه تقاضا میکند تا از زوجه بخواهد عاقد را معرفی نماید دادگاه در تاریخ 14/12/90 قرار استماع گواهی گواهان را صادر میکند دادگاه در تاریخ 15/6/1391 با حضور تجدیدنظرخواه و وکیل او تشکیل جلسه میدهد و در اوراق جداگانه از آقایان ی.ر. و ح.ر. تحقیق میکند آنان در خصوص ازدواجهای موقت اول و دوم و مقدار تقریبی مهریه را بهطور حدس بیان میکنند سرانجام دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره 1111-13/10/1391 با شرح دعوای زوجه و انعکاس اظهارات طرفین دعوا و گواهی گواهان و استدلال میکند با توجه اشتغال ذمه زوج در مورد مهریه و برای پذیرش دفاع نامبرده در مورد عدم بدهی نسبت به آن براساس مقررات برائت یقینی ذمه زوج باید احراز شود که در پرونده باوجود ذمه یقینی زوج، این امر برای دادگاه احراز نشده است لذا دعوای تجدیدنظرخواه را وارد دانسته، ضمن نقض رأی دادگاه بدوی مستنداً به مواد 1102-1082 قانون مدنی و مواد 198 و 515 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر اثبات زوجیت فیمابین طرفین و محکومیت تجدیدنظر خوانده به پرداخت تعداد 50 عدد سکه بهار آزادی و هفت میلیون و پانصد هزار تومان مهریه بابت عقدنامه اولی و پرداخت مبلغ پانزده میلیون تومان بابت مهریه عقدنامه دوم و همچنین پرداخت هزینههای دادرسی و حقالوکاله که در اجرای احکام محاسبه خواهد شد، در حق تجدیدنظرخواه صادر و اعلام میدارد حسب گواهی مورخ 20/12/1391 اداره ابلاغ مشهد اعلام میشود رأی در تاریخ 25/11/1391 به آقای ر. پسر مخاطب ابلاغشده و در تاریخ 30/11/1391 به همراه گزارش مأمور عیناً اعاده شده است در ذیل گزارش مذکور با قلم قرمز عنوان میشود ((گواهی ابلاغ دادنامه شماره 6601111/5/910997-13/10/1391 برابر ماده 60 ق.آ.د.م. به آقای ر. پسر تجدیدنظرخواه ابلاغ شد)) در تاریخ 26/12/1391 آقای ع.ق. نسبت به رأی شماره 1111-13/10/1391 فرجامخواهی میکند که پرونده پس از تبادل لوایح و پاسخ وکیل فرجامخوانده به دیوانعالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع میگردد مشروح مفاد لوایح طرفین به هنگام شور قرائت میشود. این شعبه طی تصمیم شماره 620-27/6/1392 پرونده به شرح ذیل جهت اتخاذ تصمیم شایسته به شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران ارسال مینماید: «تصمیم شعبه» حسب مندرجات پرونده دادنامه شماره 1111-13/10/1391 شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران در تاریخ 29/11/1391 به آقای ع.ق. ابلاغشده – نامبرده در تاریخ 26/12/1391 نسبت به آن فرجامخواهی میکند لذا مستنداً به ماده 397 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 فرجامخواهی خارج از مهلت مقرر قانونی است لذا مستنداً به قسمت اخیر ماده 383 قانون مذکور پرونده جهت اتخاذ تصمیم شایسته به شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران ارسال میگردد. پس از وصول پرونده به شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران شعبه مذکور طی رأی شماره 843- مورخ 25/7/1392 استدلال میکند رأی شماره 1111-13/10/1391 صادره از شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران، نظر به اینکه دادنامه مرقوم در تاریخ 29/11/1391 به آقای ع.ق. ابلاغ گردیده و نامبرده در تاریخ 26/12/1391 مبادرت به فرجامخواهی نموده ازاینرو دادخواست فرجامی در مهلت مقرر قانونی تسلیم نگشته علیهذا مستنداً به قسمت اخیر ماده 383 قانون آیین دادرسی مدنی (مصوب سال 1379) قرار ردّ دادخواست فرجامی را صادر و اعلام میدارد و توضیح میدهد قرار صادره ظرف 20 روز پس از رؤیت قابل شکایت در دیوان عالی کشور است رأی مذکور در تاریخ 8/8/1392 از طریق زندان بابل به آقای ع.ق. ابلاغ میگردد مشارٌالیه طی لایحه ثبتشده به شماره 00786-9/8/1392 از طریق زندان به شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران اعلام میکند در آخر رأی شماره 1111-13/10/1391 آن شعبه قیدشده رأی قطعی میباشد اگرچه رأی در تاریخ 29/11/91 به اینجانب ابلاغشده و اعتراض در تاریخ 10/12/91 ثبت دفتر آن دادگاه شده است چون رأی مرقوم قطعی نبوده و قابلیت رسیدگی فرجامی را داشته است لذا اینجانب دارای اختیار فرجامخواهی بودم و تقاضای اصلاح رأی شماره 1111-13/10/1391 را مینمایم آقای س.ح. وکیل پایهیک مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضائیه با تقدیم وکالتنامه خود را وکیل آقای ع.ق. معرفی مینماید و گواهی بیمارستان س. شبکه بهداشت و درمان تربتجام مورد بیماری آقای ع.ق. را به مدت 4 روز از تاریخ 11/10/1391 تا 14/10/1391 و نامه سردفتر ازدواج و طلاق شماره. . . و. . . حوزه قضایی قوچان که در تاریخ 11/8/1392 صادرشده را تقدیم دادگاه میکند شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران طی رأی شماره 926-25/8/1392- توضیح میدهد دادنامه شماره 1111-13/10/1391 این شعبه (فرجامخواهی) از قلم افتاده و قید اینکه رأی صادره قطعی است مبتنی بر اشتباه بوده از آن حیث که اثبات زوجیت قابلیت رسیدگی فرجامی دارد علیهذا درخواست متقاضی قابلیت اجابت داشته و با استناد به مواد 361-309 قانون آیین دادرسی مدنی با اصلاح دادنامه مرقوم از جهت اینکه در نوشتن رأی دادگاه سهو قلم رخداده و بجای اینکه ظرف 20 روز قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور قطعی نگاشته شده است ازاینرو دادگاه مبادرت به صدور رأی اصلاحی مینماید رأی تصحیحی به طرفین ابلاغ و رأی اصلی به اعتبار رأی اصلاحی مناط اعتبار است رأی مذکور در تاریخ 17/9/1392 به آقای م.ح. وکیل آقای ع.ق. ابلاغ و نامبرده به وکالت از سوی آقای ق. در تاریخ 26/9/1392 نسبت به رأی یادشده فرجامخواهی میکند آقای ح.ق. وکیل پایهیک دادگستری به وکالت از سوی خانم ح.ر. طی لایحه پیوست نسبت به پاسخ گوئی اقدام مینماید پرونده پس از وصول به دیوانعالی کشور برای رسیدگی به این شعبه ارجاع میگردد.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل است پس از قرائت گزارش آقای قدرت اله طیبی عضو ممیّز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رای دیوان
اولاً: حسب مندرجات پرونده چون از سوی آقای ع.ق. با وکالت آقای م.ح. نسبت به رأی شماره 843-25/7/1392 شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران به استناد قسمت اخیر ماده 383 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 شکایتی نشده است لذا این شعبه با تکلیفی نسبت با آن مواجه نیست.
ثانیاً: به استناد دلایل ذیل رأی اصلاحی شماره 926-25/8/1392 شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران فاقد آثار بوده و قابل ترتیب اثر نمیباشد.
1- تبصره 3 ذیل ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 مقرر میدارد دادگاه باید ذیل رأی خود قابل تجدیدنظر بودن یا نبودن رأی و مرجع تجدیدنظر آن را معین کند این امر مانع از آن نخواهد بود که اگر رأی دادگاه قابل تجدیدنظر بوده و دادگاه آن را قطعی اعلام کند هریک از طرفین درخواست تجدیدنظر نماید و براساس ماده 356 قانون مذکور مقرراتی که در دادرسی بدوی رعایت میشود در مرحله تجدیدنظر نیز جاری است.
2- حسب پرونده آقای ع.ق. نسبت به رأی شماره 1111-13/10/1391 طی شماره ثبتشده 00068-26/12/1391 بهصراحت از آن فرجامخواهی نموده و ادعای بعدی نامبرده مبنی بر محروم شدن از حق فرجامخواهی فاقد دلیل میباشد.
3- به استناد ماده 360 قانون آیین دادرسی مدنی هرگاه در تنظیم و نوشتن رأی دادگاه تجدیدنظر سهو یا اشتباهی رخ دهد همان دادگاه با رعایت ماده 309 آن را اصلاح خواهد کرد.
4- ماده 309 قانون آیین دادرسی مدنی مقرر میدارد ((هرگاه در تنظیم و نوشتن رأی دادگاه سهو قلم رخ دهد مثل از قلم افتادن کلمهای یا زیادشدن آن، اشتباهی در محاسبه صورت گرفته باشد تا وقتیکه از آن درخواست تجدیدنظر نشده دادگاه رأساً یا به درخواست ذینفع رأی را تصحیح مینماید. . . )) با توجه بهصراحت وحدت ملاک تبصره 3 ماده 339 قانون آیین دادرسی چنانچه رأی قابل فرجام از سوی دادگاه قطعی اعلام شود موجب اسقاط فرجامخواهی نخواهد شد مضافاً به اینکه آقای ع.ق. نسبت به رأی شماره 1111-13/10/1391 شعبه سیزدهم فرجامخواهی نموده و حسب لایحه تقدیمی مشارٌالیه پذیرفته است رأی مذکور در تاریخ 29/11/1391 به وی ابلاغشده و او در تاریخ 10/12/1391 نسبت به رأی مذکور اعتراض کرده و دادخواست فرجامی در تاریخ 26/12/1391 در شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران به ثبت رسیده است.
5- اصلاح رأی بهاصطلاح قطعی به قابل فرجام بودن آن نه اشتباه در محاسبه بوده و نهکلمهای از قلم افتاده یا زیاد شده است و قانونگذار به استناد تبصره 3 ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی پیشبینی لازم را نموده است تا جلوی ادامه و اطاله دادرسی را گرفته باشد و این شعبه به لحاظ قابل فرجام بودن رأی نسبت به آن رسیدگی و تصمیم قانونی اتخاذ نموده است و از جهت مقررات وقتی شعبه دیوان عالی کشور با مراجعه به پرونده آن را قابلرسیدگی فرجام تشخیص دهد – آنگاه به سراغ مدت اعتراض رفته و چنانچه فرجامخواهی در مدت قانونی طرحشده یا نشده نسبت به آن با توجه به وضعیت پرونده اتخاذ تصمیم مینماید که حسب مندرجات پرونده به همین نهج اقدام گردید.
رئیس شعبه 12 دیوانعالی کشور ـ مستشار
طیبی ـ حیدری
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.