فروش مالی که منافع آن مورد وصیت واقع شده
درتاریخ : 1392/05/30 به شماره : 9209970908500249
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 25 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: وصیت، وصیت تملیکی، حق انتفاع، حق سکنی، عمری، فروش مال مورد وصیت
چکیده رای
فروش مالی، که منافع آن بهموجب وصیت در قالب سکنی بهموصی له واگذار شده، از سوی مالک، منافاتی با حق انتفاع موصیله ندارد زیرا به جهت تفاوت موضوعی انتقال عین و منافع، فروش عین به منزله رجوع از وصیت نسبت به منفعت نخواهد بود.
خلاصه جریان پرونده
درتاریخ 23/3/91 آقایان ح.، م. و ع.ل. دادخواستی به طرفیت خانم ت.ش. به خواسته صدور حکم بر خلع ید خوانده از یک باب منزل واقع در… به دادگستری بجنورد تسلیم کرده و توضیح دادهاند اینجانبان مالک یک باب منزل واقع در… هستیم که از پدرمان مرحوم ب.ل. خریدهایم و بعد از خرید، چون پدرمان منزلی نداشت آن را موقتاً در اختیارش قرار دادیم که به اتفاق خوانده در آن سکونت داشته باشد آن مرحوم بهموجب گواهی حصر وراثت پیوست فوت نموده و خوانده کماکان این منزل را غاصبانه در اختیار دارد و از وی خواستهایم آن را تحویل نماید ولی از این کار امتناع نموده و به تصرفات غیر قانونی خود ادامه میدهد لذا استدعای رسیدگی و صدور حکم به رفع تصرف از منزل مورد بحث را خواستاریم. رسیدگی به شعبه سوم دادگاه عمومی بجنورد محول شده و مرجع مرقوم طرفین را دعوت به رسیدگی نموده است. در جلسه 14/5/91 خواهانها با تکرار مندرجات دادخواست صدور حکم را خواستهاند و خوانده پاسخ داده شوهرم یعنی پدر خواهانها وصیت کرده که تا زمانی که من زنده هستم در این حیاط زندگی کنم حتی خود خواهانها هم این وصیتنامه را امضا کردهاند و از طرفی من یک زن پا شکسته هستم از این حیاط بیرون شوم کجا بروم کسی را ندارم، وصیتنامه پیش من است حاضرم آن را ارائه نمایم خواهانها ملک را از شوهرم نخریدهاند چون خودشان خانه دارند و نیازی به این ملک ندارند برای اینکه حق مرا تضییع کنند این کار را کردهاند خواهانها جواب دادهاند این ملک را در بنگاه با حضور شهود خریدیم حاضریم شهود را معرفی کنیم و دادگاه قرار استماع شهادت شهود را صادر و طرفین را بدین منظور دعوت کرده و پس از تحقیق از شهود به لحاظ ارائه وصیتنامه مورخ 18/10/82 از طرف خوانده مجدداً طرفین را دعوت نموده در جلسه مورخ 22/7/91 خواهانها اظهار نمودهاند اینجانبان قبول داریم پدرمان در سال 1382 این وصیتنامه را نوشته است و وصیت کرده اما در سال 88 پدرمان این حیاط را به ما فروخت و تصمیم گرفت وصیتنامه را پاره کند ولی پیدا نشد در واقع وصیتنامه دست ت. بوده و ارائه نکرد و حالا ارائه کرده است و ما آن را قبول نداریم چون پدرمان حیاط را به ما فروخته است و وصیتنامه را ابطال کرده است به هرحال ما این حق عمری را قبول نداریم و آقای ر.ن. به وکالت خوانده پاسخ داده دعوی طرح شده میبایست مستند به سند رسمی باشد و دعوی اثبات مالکیت طی حکم قطعی از دادگاه بهاثبات رسیده باشد. تصرف میبایست من غیر حق یا به عبارتی بهنحو عدوان باشد که در مانحن فیه خواهانها سند رسمی تقدیم دادگاه ننموده و یا مالکیت خود را از نزد محکمه صالح بهاثبات نرساندهاند و موکل مـطابق سند تقـدیمی (وصـیتنامه) که به تأیید خواهانها رسیده دارای حق عمری میباشد این وصیتنامه به امضا و اثر انگشت خواهانها رسیده و در جلسه دادگاه نیز تأیید شده و از آنجایی که تصرف موکل در اتاق مورد سکونت خود قبلاً به تأیید خواهانها رسیده از عدوان خارج و تصرف به اذن میباشد و در مبایعهنامهای که سالها پس از آن وصیتنامه فی مابین مورث طرفین و خواهانها منعقد گردیده اشارهای به ابطال حق مزبور نشده است قابل توجه اینکه خود خواهانها بهعنوان مشتری عالم به حق عمرای موکل بودهاند استدعای صدور حکم بر رد خواسته خواهانها و (صدور حکم) به نفع موکل را دارم و دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طبق دادنامه شماره 00811 ـ 24/7/91 چنین رأی داده با عنایت به اوراق پرونده و لحاظ اظهارات طرفین و نظر به اینکه مالکیت خواهانها حسب قولنامه عادی مورخ 13/8/88 و اظهارات شهود و رونوشت دادنامه پیوست دادخواست بر ملک مورد ترافع محرز است و با التفات به اینکه تصرفات خوانده در ملک مورد ترافع محرز است و با توجه به اینکه بهموجب وصیتنامه مورخ 18/2/82 حق عمـری بـرای خـوانده ثابـت نمیشود زیـرا اقـدام مـوصـی به فروش ملک متنازعفیه به خواهانها رجوع از وصیت محسوب میشود علیهذا دادگاه دعوی خواهانها را وارد دانسته حکم به محکومیت خوانده به خلع ید از یکباب منزل مسکونی به مساحت 175 مترمربع واقع در… در حق خواهانها صادر و اعلام مینماید با ابلاغ دادنامه مذکور و انقضای مهلت تجدیدنظر، فرجامخواهی شده که پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و پس از وصول در دستور کار این شعبه قرار گرفته و این شعبه بهموجب تصمیم شماره 0043 ـ 1/2/92 پرونده را جهـت رفـع نقص اعـاده نموده و پـس از رفـع نقص مـورد نظـر، پرونـده مجـدداً به دیوانعالی کشور ارسـال و در دستـور کار این شعبـه قـرار گرفتـه، اعتراضـات فرجـامی پاسـخ و فرجامخـواندگان هنگام طرح و شـور قرائت میشـود.
رای دیوان
با ملاحظه دادنامه فرجامخواسته و مبانی صدور آن و محتویات پرونده، اعتراضات فرجامخواه وارد و دادنامه فرجامخواسته مواجه با ایراد است زیرا مرحوم ب.ل.ضمن وصیتنامه مورخ 18/10/82 که با حضور طرفین دعوی و شاهد تنظیم و به امضای نامبردگان و موصی رسیده مقرر داشته یک باب اطاق 4×3 و یک آشپزخانه 5/1 در 3 و یک حمام به اضافه دستشویی در اختیار خانم ت.ش. همسرش قرار گیرد و تا زنده است استفاده نماید که از مندرجات وصیتنامه مرقوم حق سکنی از طریق عمری برای خانم ت.ش. برقرار شده که این حق با فروش عین ملک متنازعفیه از طرف مالک به خواهان موجب بطلان حق انتفاع نمیشود ( ماده 53 قانون مدنی ) و استنباط دادگاه بر اینکه وصیتنامه مورخ 18/10/82 حق عمری برای خوانده ثابت نمیشود و اقدام موصی به فروش ملک متنازعفیه به خواهانها را رجوع از وصیت تلقی و حکم بر محکومیت خوانده به خلعید از یک باب منزل مسکونی صادر نموده با توجه به مراتبی که مذکور افتاد، موجه به نظر نمیرسد مضافاً بر اینکه در پرونده امر دلیل و مدرکی که رجوع از وصیت در قسمت جعل حق عمری برای خانم ت.ش. را ثابت نماید مشهود نمیباشد بنابهمراتب دادنامه فرجامخواسته از حیث اساس استدلال و استنباط از وصیتنامه مورخ 18/10/82 مخدوش تشخیص و مستنداً به بند 2 و قسمت آخر بند 5 ماده 371 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی نقض میشود و رسیدگی به تجویز بند ج ماده 401 قانون مرقوم به شعبه دیگر دادگاه عمومی بجنورد ارجاع میگردد.
رئیس شعبه 25 دیوانعالی کشور ـ مستشار
سعیدی ـ خوشوقتی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.