عدم لزوم بذل مهریه در طلاق عسر و حرجی
درتاریخ : 1392/11/14 به شماره : 9209970907201175
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 12 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: طلاق، طلاق بائن، عسر و حرج، بذل مهریه، قرینه
چکیده رای
در صورت احراز عسر و حرج زوجه، ضرورت ندارد که وی کل مهریه یا قسمتی از آن را بذل کند و بذل مهریه تنها میتواند قرینهای بر صحت ادعای زوجه تلقی گردد.
خلاصه جریان پرونده
خانم م.ن. فرزند ع. با وکالت آقای ح.س. وکیل پایهیک دادگسـتری دادخواسـتی بهطـرفیت آقـای س.ح. فرزنـد ر. و به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به استناد بند 9 شرط ضمن عقد تقدیم کرده است و با استناد به فتوکپی وکالتنامه سند ازدواج دادنامه شماره 0566-1/7/1391 شعبه 102 دادگاه عمومی جزایی اسفراین و استشهادیه محلی توضیح داده است موکل بهموجب سند رسمی به شماره ترتیب 13978-25/1/1385 دفتر ثبت ازدواج شماره … حوزه ثبت اسفراین به عقد ازدواج دائمی خوانده درآمده است به دلیل مشکلات متعدد ایجادشده توسط خوانده برای موکل امکان ادامه زندگی مشترک وجود ندارد مضافاً اینکه موکل دبیر آموزشوپرورش میباشد و خوانده بارها در محل کار به موکل توهین و افتراء وارد نموده است بهگونهای که حیثیت خانوادگی و کاری موکل را بهشدت مخدوش نموده حتی یکبار خوانده بهموجب دادنامه پیوست به فحاشی و افتراء محکومشده است لذا با تقدیم این دادخواست تقاضای رسیدگی و صدور گواهی عدم امکان سازش را دارم. شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی اسفراین با تعیین وقت رسیدگی طرفین را دعوت کرده است خوانده بهموجب لایحه 1773-2/10/91 با ذکر اینکه در مورد مهریه زوجه حکم به اعسار و تقسیط صادرشده و به اقساط مهریه را میدهم چنانچه مهریهاش و کلیه حقوحقوقات خودش را بذل نماید و سکههایی که تابهحال به اقساط گرفته مسترد نماید آنوقت حاضر به طلاق وی میباشم . . . شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی اسفراین در وقت مقرر با حضور وکیل خواهان تشکیلشده است نامبرده اظهار داشته خواسته به شرح دادخواست میباشد و اضافه نموده خوانده بارها در محل کار به موکل توهین و افتراء وارد نموده است و موجب از بین رفتن حیثیت خانوادگی و کاری موکل شده است هماکنون وی در منزل پدرش زندگی مینماید بهموجب دادنامه شماره 0566-1/7/1391 شعبه 102 دادگاه عمومی جزایی اسفراین به شرح ((در خصوص اتهام آقای س.ح. به فحاشی و افتراء به خانم ف.ن. با این توضیح که در 8/4/1391 محل کار شاکیه در نهضت سوادآموزی رفته و ضمن فحاشی بیان داشته ایشان آدم کثیفی است و با فلان کس هست و خطاب به وی الفاظی از قبیل فاحشه را نسبت داده دادگاه با توجه به شکایت شاکیه، شهادت همکاران وی که حاکی از صحت ادعای شاکی است انکار و دفاعیات بلاوجه متهم و کیفرخواست صادره و سایر قرائن و شواهد موجود در پرونده بزهکاریش را محرز و مسلم دانسته و به استناد مواد 608 و697 قانون مجازات اسلامی و اعمال بند 2 ماده 3 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین نامبرده را به پرداخت یکمیلیون ریال جزای نقدی در حق دولت به خاطر فحاشی و پرداخت هفت میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت بابت افتراء محکوم کرده است)) وی را محکوم نموده است با این وصف و تحقق بند 9 از شروط ضمن عقد و اینکه موکل یک عدد سکه تمام بهار آزادی از مهریه را بذل مینماید و درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش را دارم. دادگاه قرار استماع شهادت شهود را صادر کرده است و با تعیین وقت رسیدگی طرفین را بهمنظور فوق دعوت کرده است دادگاه در وقت مقرر بدواً از چهار نفر گواهان تعرفه شده از سوی زوجه تحقیق کرده است سپس وکیل زوج اظهار داشته زوجه بهموجب رأی شماره 901136 ناشزه محسوب و حاضر به تمکین نشده است لذا ایراد بر گواهی شهود واضح است در مورد استناد به بند 9 عقدنامه این بند اشاره به آرای صادره از دادگاه انقلاب و کیفری استان را دارد و یک دادنامه دادگاه عمومی جزایی نمیتواند مستند طلاق زوجه قرار گیرد آنهم بدون بذل مهریه، همچنین مبنای رأی مذکور پرینت تلفنهای موجود در پرونده کلاسه 910060 شعبه سوم دادیاری میباشد زیرا زوجه در زمان زندگی مشترک با موکل تماسهای مکرر با فرد ناشناس داشته که پس از پرسوجوهای صورت گرفته مشخصشده مشارٌالیه با فردی بنام الف.ل. که در سابق خواستگار زوجه بوده ارتباط دارد که همین امر باعث سر آمدن آستانه تحمل موکل شده است و بدون اختیار تذکر داده است ضمناً خواهان قبلاً به علت اعتیاد زوج دادخواست طلاق داده که وی اقدام به استرداد دعوی نموده است وکیل زوجه اظهار داشته اولاً در جلسه اول گواهی عدم امکان سازش به دلیل عسر و حرج را خواستار شدهام بر همین اساس دادگاه شهود را جهت اثبات این امر خواسته است زوجین تعداد بسیار زیادی پرونده خانواده در خصوص نفقه فرزند و مهریه دارند تنها فرزند زوجین نزد موکل است و زوج بیش از یک سال است که به دیدن وی نیامده و حاضر به پرداخت نفقه فرزند نشده است که بهناچار موکل دادخواست تقدیم و زوج محکوم به پرداخت نفقه فرزند شده که در مرحله اجراست زوج بارها اتهامات متعددی به زوجه وارد نموده که موکل تبرئه شده و به همین دلیل با شکایت موکل زوج به دلیل فحاشی و توهین محکومشده است لذا امکان ادامه زندگی مشترک وجود ندارد دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر کرده است داور زوجه به شرح صفحه 36 پرونده و داور زوج به شرح صفحه 40 پرونده نظریه خود را مبنی بر عدم توفیق در ایجاد صلح و سازش بین زوجین اعلام کردهاند. دادگاه پس از اخذ نظریه مشاور دادگاه مبنی بر اینکه (زوج موجبات عسر و حرج زوجه را فراهم نموده ازجمله به دلیل توهین و افتراء زوج محکومشده و حدود یک سال است زوجین جدا از یکدیگر زندگی مینمایند به استناد ماده 1130 قانون مدنی نظر بر صدور حکم طلاق خود را دارم) اخذ کرده و سپس بهموجب رأی شماره 2250-12/12/1391 در خصوص دعوی خانم م.ن. بـا وکـالـت آقـای ح.س. و بـهطـرفیـت آقـای س.ح. و به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به استناد بند 9 از شروط ضمن عقد به شرح متن دادخواست و اینکه خواهان بیان نموده که دبیر آموزشوپرورش بوده و بارها خوانده در محل کار به خواهان توهین نموده است و به وی افتراء زده است که حیثیت خانوادگی را زیر سؤال بوده که حتی یکبار محـکومشـده اسـت و خوانده طـی لایحه اعـلام نمـوده رأی به جزای نقدی در دادگاه جزایی موجب عسر و حرج نبوده و در جلسه بعدی خواهان از باب عسر و حرج تقاضای طلاق را نموده است . . . دادگاه با استماع شهود خواهان که همگی شهادت دادهاند ادامه زندگی زوجین میسر نبوده و موجب عسر و حرج است و با توجه به ارجاع امر به داوری که داوران نتوانستهاند سازش بین طرفین به عملآورند و خواهان گواهی عدم بارداری را تقدیم کرده است دادگاه نظر به اختلاف طرفین که بیش از یک سال ادامه داشته و تلاش داوران منجر به سازش نشده است دادگاه به استناد ماده 1130 قانون مدنی ادامه زندگی را موجب عسر و حرج زوجه دانسته و گواهی عدم امکان سازش صادر و به خواهان اجازه داده که با مراجعه به یکی از دفاتر ثبت طلاق، طلاق خود را که از نوع بائن میباشد ثبت نماید مدت اعتبار گواهی سه ماه میباشد. آقای س.ح. نسبت به دادنامه فوقالذکر تجدیدنظرخواهی به عملآورده است که پس از پاسخ وکیل تجدیدنظر خوانده شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی با توجه اینکه تجدیدنظرخواه اعلام نموده چنانچه زوجه حاضر به بذل تمامی حقوق مالی خود به وی شود حاضر به طلاق میباشد و اخذ توضیح از تجدیدنظر خوانده در این خصوص در اخذ تصمیم نهایی مؤثر است پرونده را به دادگاه بدوی اعاده نموده تا زوجین را احضار و در خصوص بذل حقوق سؤال و در صورت بذل مراتب از زوج سؤال گردد با توجه به بذل حقوق حاضـر به مطلقه نمودن زوجه میباشد یا خیر؟ سپس پرونده اعاده شود. شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی اسفراین با حضور وکلای طرفین دعوی و طرفین پرونده تشکیلشده است زوجه اظهار داشته درصورتیکه طلاق من صادر شود حاضر هستم هفتصد سکه از مهریهام را گذشت نمایم زوج اظهار داشته حاضر به طلاق نیستم بایستی فرزندم را بزرگ کند بایستی از کلیه حقوحقوق مالی گذشت نماید تا طلاق انجام شود سپس توضیحات وکلای زوجین را استماع نموده و پرونده را اعاده کرده است شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی در وقت فوقالعاده تشکیل و بهموجب رأی شماره 0413-26/4/1392 تجدیدنظرخواهی آقای س.ح. به شرح فوق با توجه به دادخواست تجدیدنظر و اظهارات زوجین در جلسات رسیدگی در مرحله بدوی و با عنایت به اینکه اظهارات گواهان تعـرفه شـده از سـوی تجـدیدنظـر خوانـده و صـدور حـکـم بر محکومیت تجدیدنظرخواه به فحاشی نسبت به تجدیدنظر خوانده موجبات عسر و حرج زوجه را اثبات نمینماید و با عنایت به اینکه تجدیدنظر خوانده حاضر به بذل حقوق مالی ناشی از زوجیت به زوج نگردیده و حکم به الزام وی به تمکین نیز صادرشده است و در شرایط فعلی زوج حاضر به طلاق زوجه نشده است دادگاه عسر و حرج تجدیدنظر خوانده را محرز ندانسته لذا با قبول تجدیدنظرخواهی و نقض رأی تجدیدنظر خواسته حکم بر ردّ دعوی خواهان صادر کرده است. خانم م.ن. با وکالت آقای ح.س. نسبت به دادنامه یادشده فرجامخواهی به عملآورده است که پس از پاسخ فرجامخوانده پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است لایحه اعتراضییه به هنگام شور قرائت میشود.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای اسلامی عضو ممیّز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره 0413-26/4/1392 شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رای دیوان
فرجامخواهی وارد و پرونده دارای نقص تحقیقاتی است زیر:
اولاً با وقوع زوجه در عسر و حرج ضرورتی بر بذل کل مهریه یا قسمتی از آن وجود ندارد و فقط بذل مهریه میتواند قرینهای بر صحت ادعای زوجه تلقی گردد اعطای نیابت قضایی و صرفاً بهمن«ظور بذل مـهریه زوجـه به نحـو منعـکس در پرونده و به دادگاه نخستین بر اساس عدالت و انصاف قضایی نمیباشد زیرا ورود فشار روحی و روانی به زوجه (نوعی تهدید ضمنی) برای انصراف از حقوق ثابته او در مانحن[فیه] باعث شده که زوجه 700 عدد سکه از مهریه از (. . . . و نهصد سکه بهار آزادی) را بذل نماید که بههرحال این میزان بذل در هر وضعیتی قرینه قوی بر وقوع زوجه در عسر و حرج است.
ثانیـاً نظـریه مشـاور دادگـاه نخسـتین کـه محـکومیت زوج به توهین و افتراء و افتراق جسمانی زوجین را موجب وقوع زوجه در عسر و حرج تشخیص داده است با مندرجات پرونده تطبیق مینماید زیرا نظریه مذکور با توجه به شغل زوجه و وضعیت اجتماعی او و موقعیت جغرافیایی زندگی وی وضعیتی را برای او به وجود آورده که ادامه زندگی مشترک برای او سخت و طاقتفرسا خواهد بود.
ثالثاً نظر بهضرورت جلب نظر مددکار اجتماعی دادگستری و در غیاب آن مـددکار اجـتماعی سـازمان بهزیسـتی با توجه به مواد 16 و 19 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 دادگاه تجدیدنظر استان میبایست با تعیین وقت رسیدگی پس از اخذ توضیح در مورد جهات اختلاف زوجین و وضعیت اجتماعی آنان موضوع را به واحد مذکور ارجاع تا مددکار اجتماعی با انجام تحقیقات در محل و از کسان و بستگان زوجین و استماع توضیحات نامبردگان نظریه خود را در مورد نحوه رفتار زوج با زوجه اعلام دارد لذا بنا بهمراتب فوق و مستنداً به بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی رأی فرجامخواسته را نقض و رسیدگی مجدد به پرونده به شعبه اول دادگاه محترم تجدیدنظر استان خراسان شمالی ارجاع میگردد.
رئیس شعبه 12 دیوانعالی کشور ـ مستشار
طیبی ـ اسلامی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.