رد مال توسط شرکای جرم
درتاریخ : 1392/06/02 به شماره : 9209970269700388
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 63 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: رد مال، شرکای جرم، مسئولیت تضامنی، مسئولیت مساوی
چکیده رای
صدور حکم به رد مال به صورت تضامنی نادرست است.
رای بدوی
در این پرونده اتهام آقای ع.ع. فرزند الف.، 25 ساله، اهل و ساکن تهران، دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار موضوع شکایت آقایان م.ع. و ر.ش. و ش.الف. و س.ح. و ع.ف. و ع.ن. (م.ن.) و ح.الف. و م.ک. و ب.ز. و ح.س. و مشارکت در شروع به سرقت مقرون به آزار از آقای ر.ت. و مشارکت در ایراد ضرب و جرح عمدی نسبت به آقای ش.الف. و اتهام آقای م.ر. فرزند ح.، 22 ساله، اهل و ساکن تهران، دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار با سلاح سـرد موضوع شکایت آقایان 1ـ و.خ. 2ـ م.ع. 3ـ ع.ن. 4ـ م.ک. 5ـ ح.س. و مشـارکت در شـروع به سرقت مقرون به آزار موضوع شکایت آقای ر.ت. و مشارکت در ایراد ضرب و جرح عمدی نسبت به آقای ش.الف. و اتهام آقای ح.الف. فرزند ح.، 22 ساله، اهل و ساکن تـهران، دایـر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار موضوع شکایت آقایان س.ح. و ع.ف. و ح.الف. و ب.ز. و م.الف. مطرح رسیدگی است. دادگاه در مورد متهم ح.الف. صرفنظر از اعلام رضایت شاکیان به لحاظ فقد دلیل اثباتی کافی بر وقوع بزههای معنون از ناحیه وی و انکار و مدافعات متهم و وکیل مدافع او و اظهارات شاکیان مبنی بر اینکه متهم کسی نبوده است که وارد مغازه آنان شده و از آنان سرقت کرده است و با عنایت به حاکمیت اصل برائت با استناد به اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حکم به برائت وی صادر و اعلام میکند و در مورد متهمان ردیف اول و دوم با توجه به شکایت شاکیان و شناسایی متهمان از ناحیه شاکیان مربوط و اقرارهای متهمان به سرقت از شاکیان در صورتجلسات مواجهه حضوری در مرجع انتظامی و دادسرا بهرغم انکار بی وجه آنان در دادگاه و با ملاحظه کیفرخواست صادره انتساب بزهها را به متهمان محرز دانسته با استناد به مواد 42 و 47 و 652 و 667 و 294 و 295 و 302 و 304 و 480 و 481 و 484 قانون مجازات اسلامی هر کدام از متهمان (ع.ع. و م.ر.) را به تحمل ده سال حبس و هفتاد و چهار ضربه شلاق و هر دو را متضامناً به رد اموال منعکس در صفحه 231 در حق آقای م.ع. و رد اموال منعکس در صفحه 280 در حق آقای ع.ن. و رد اموال به شرح منعکس در صفحات 87 و 96 در حق آقای م.ک. و رد مبلغ سه میلیون و هشتصد هزار ریال وجه نقد در حق آقای ش.الف. و مشترکاً به تأدیه یک و نیم هزارم دیه کامل بابت کبودی پهلوی چپ و نیم درصد (یک دویستم) دیه کامل بابت حارصه کف دست چپ و سه درصد دیه کامل بابت متلاحمه قسمت فوقانی کف دست راست و قسمت میانی ساعد چپ و یک سوم از یک درصد دیه کامل بابت حارصه قاعده انگشت شست دست چپ ظرف مدت یک سال از تاریخ 19/10/1390 در حق آقای ش.الف. و متضامناً به رد اموال به شرح منعکس در صفحات 118 و 113 در حق آقای ح.س. و متهم ع.ع. را به رد اموال به شرح منعکس در صفحه 241 در حق آقای ر.ش. و رد اموال به شرح منعکس در صفحه 77 در حق آقای ح.الف. و رد اموال به شرح منعکس در صفحه 102 در حق آقای ب.ز. و رد اموال به شرح منعکس در صفحه 136 در حق آقای ع.ف. و رد اموال به شرح منعکس در صفحه 135 در حق آقای س.ح. و رد اموال به شرح منعکس در صفحه 6 در حق آقای م.م. و متهم م.ر. را به رد اموال به شرح منعکس در صفحه 215 در حق آقای و.خ. محکوم میکند. رأی صادره حضوری و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رئیس شعبه 1147 دادگاه عمومی جزایی تهران
به حکایت دادنامه شماره 566ـ 8/8/91 صادره از این دادگاه متهمان ع.ع. و م.ر. علاوه بر تحمل ده سال و هفتاد و چهار ضربه شلاق به صورت تضامنی به رد اموال مسروقه در حق آقای م.ع. نیز محکوم شدهاند که شماره صفحه مربوط به اموال شاکی مذکور «231» قید شده و این در حالی است که اموال مسروقه مربوط به نامبرده در صفحه 227 بوده و از طرفی بهلحاظ عدم ارائه گواهی پزشکی مبنی بر ورود و نوع و میزان صدمات بدنی تصمیمی در این خصوص اتخاذ نشده است. دادگاه بنا به مراتب مذکور ضمن اصلاح شماره صفحه مربوط به اموال شاکی مذکور از صفحه «231» به «227» با عنایت به محکومیت متهمان به شرح دادنامه صدرالذکر و با ملاحظه گواهی پزشکی قانونی به شماره 16097/م/12/1 ـ 10/10/1391 متهمان را علاوه بر محکومیتهای اعلامی با استناد به مواد 277 و 294 و 295 و 302 و 304 و 480 و 481 و 652 قانون مجازات اسلامی به لحاظ عدم امکان رعایت تساوی در قصاص و معلوم نبودن چگونگی ورود هر یک از صـدمات از ناحیـه هر کدام از متهمان هر دو متهم را به صورت مشترک و متساوی به تأدیه یک دهم از دو درصد دیه کامل (دو هزارم دیه کامل) بابت دامیه قاعده انگشت اول و یک دهم از دو درصد دیه کامل (دو هزارم دیه کامل) بابت دامیه قدام بند اول انگشت اول دست راست ظرف یک سال از تاریخ 4/9/1390 در حق شاکی محکوم میکند. قسمتی از رأی صادره تصحیحی بوده و دادن رونوشت از رأی اصلی به شماره 00566ـ 8/8/91 بدون انضمام رأی تصحیحی ممنوع و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ در محدوده مقررات قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رئیس شعبه 1147 دادگاه عمومی جزایی تهران
رای دادگاه تجدید نظر
محکوم علیهما آقایان ع.ع. فرزند الف. و م.ر. فرزند ح. به دادنامه اصلاحی شماره 200934 مورخ 91/12/12 و دادنامه اصلی شماره 200566 مورخ 91/8/8 دادگاه عمومی جزایی شعبه محترم 1147 تهران صرفاً به این دلیل اعتراض کردهاند که نسبت به برخی از شکات محترم در دادسرا قرار منع تعقیب صادر شده است و دادگاه محترم بدوی بدون توجه به این امر اقدام به صدور رأی محکومیت نمودهاند. این دادگاه با مطالعه تمام اوراق پرونده اعتراض تجدیدنظرخواهان را وارد تشخیص و با توجه به مفاد صدور قرار منع تعقیب مـورخ 22/3/91 و به استناد بند پنجم ماده 6 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری و تبصره 1 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب با نقض دادنامههای موصوف در قسمت مربوط به شکایت آقایان ر.ش. و م.ع. و و.خ. رأی برائت آقایان ع.ع. و م.ر. در این موارد صادر میگردد. ضمناً چون رد مال به صورت تضامنی محتاج نص است و در سرقت چنین شیوهای تصریح نگردیده است، تضامنی بودن رد مال نیز به استناد تبصره 4 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب از دادنامه بـدوی حذف میشـود. همـچنین به دادگاه محترم بدوی توجه داده میشود که ظاهـراً نسبـت به شکایت آقای ح.ع. که در قرار مجرمیت وجود دارد در رأی صادره بدوی نفیاً و اثباتاً اظهارنظر نشده است. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 63 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
محمدعلیزادهاشکلک ـ ناصرینژاد
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.