درخواست طلاق زوجه بهدلیل ناباروری زوج
درتاریخ : 1392/07/13 به شماره : 9209970908300357
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 23 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: طلاق، عسر و حرج، ناباروری زوج
چکیده رای
بچهدار نشدن زوج پس از 9 سال زندگی مشترک، برای زوجه موجب تحقق عسر و حرج است و میتواند بر اساس آن دادخواست طلاق بدهد.
خلاصه جریان پرونده
خانم س.ت. دادخواستی به طرفیت آقای ر.ج. به خواسته صدور حکم طلاق بهشرح متن دادخواست، تقدیم دادگاه عمومی (حقوقی) تالش نموده است و توضیح داده که بهموجب عقدنامه رسمی شماره 16228-16/10/82 در دفترخانه رسمی 93 تالش با خوانده دعوی ازدواج کردهام. متأسفانه به استناد مدارک کتبی نظریه پزشکی شوهرم نـابـارور بـوده و قـادر به بچهدار شدن نمیباشد مکرر اقدام به معالجات و مداوای پزشکی کرده ولی نتیجهای نداشته است، از طرفی شوهرم شئونات اسلامی را رعایت نمیکند به دنبال زن و دختران مردم میرود و قادر به تأمین هزینه زندگی نمیباشد، پدر و مادرم به ما کمک میکنند. سه سال پیش یک دختر را با خود فراری داده بود و به یک میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد، لذا تقاضای صدور حکم شایسته دارم. رسیدگی به شعبه اول دادگاه حقوقی تالش محول شده است. اولین جلسه دادگاه در تاریخ 28/1/90 تشکیل گردیده هیچ یک از طرفین حضور نیافتهاند. دادگاه با توجه به ادعای زوجه مبنی بر بچهدار نشدن زوج ظرف یک هفته از زوج خواسته است که جهت معرفی به پزشکی قانونی حاضر شود که خوانده (زوج) حاضر گردیده و به پزشکی قانونی معرفی گردیده و گواهی پزشـکی قانـونی به شماره 441/6/13 مورخ 3/2/90 نتیجه آزمایشات بهشرح زیر میباشد « بر اساس مشاورهای که با متخصص ارولوژی بهعمل آمد نامبرده (ر.ج.) دچار تحلیل رفتگی بیضهها بوده و در آزمایشات انجام گرفته فقدان اسپرم در مایع منی را نشان داده که نتیجتاً عدم قدرت باروری ایشان را در حال حاضر نشان میدهد» دادگاه طرفین را ملاحظه پاسخ استعلام پزشکی دعوت کرده که در تاریخ 18/4/90 جلسه دادگاه تشکیل خواهان حضور یافته و خوانده حاضر نشده، خواهان اظهار داشته نزدیک به 9 سال است که زندگی مشترک با شوهرم دارم ولی هیچگونه امید و دلخوشی به آینده ندارم، شوهرم بچهدار نمیشود همانطور که دادگاه ملاحظه نمودند پزشکی قانونی هم بچهدار نشدن همسرم را تأیید نموده است از طرفی اخلاق و رفتار درستی هم ندارد یک زن دیگر هم فراری داده و در حال حاضر هم در منزل پدری زندگی میکنم. دادگاه موضوع را به داوری ارجاع داده است زوجین هر یک داور خود را تعیین و به دادگاه معرفی نمودهاند، دادگاه داوران را به وظایف داوری توجیه و تفهیم نموده که در نهایت مساعی و تلاش داوران در جهت صلح و سازش مؤثر واقع نشده است، دادگاه زوجه را جهت تست حاملگی به پزشکی قانونی معرفی نموده و گواهی شماره 2694/6/13 مورخ 26/6/90 حاکی از عدم حاملگی زوجه دارد سپس دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و بهشرح دادنامه شماره 1292-30/8/90 مفاداً با استدلال به اینکه خواهان یکی از مهمترین موجبات عسر و حرج خویش را بیماری زوج که موجب عدم امکان بچهدار شدن وی پس از 9 سال زندگی مشترک عنوان نموده و دادگاه در جهت بررسی این امر خوانده را به پزشکی قانونی شهرستان تالش معرفی نموده که نتایج حاصله از معاینات پزشکی که طی نامه 441/6/13-3/2/90 عدم باروری زوج مورد تأیید قرار داده که این امر میتواند یکی از موارد عسر و حرج برای زوجهای که تمایل به بچهدار شدن دارد باشد و با توجه به اینکه داوران مصلحت زوجین را در جدا شدن دانستهاند و مساعی دادگاه نیز مؤثر در جهت صلح و سازش واقع نگردید و خوانده نیز در قبال دعوی مطروحه دفاع مؤثری معمول نداشته است لذا با عنایت به مراتب فوق دعوی خواهان را وارد تشخیص و به استناد مواد 1120 و 1130 و 1139 قانون مدنی و بند 13 ماده 8 قانون حمایت خانواده و ماده واحده قانون اصلاح مقررات طلاق گواهی عدم امکان سازش بین زوجین جهت اجرای صیغه طلاق بائن را صادر نموده است با این توضیح که زوجین فرزند مشترک ندارند زوجه حامله نمیباشد و حقوق مالی خود را ادعای طلب دارد آقای ر.ج. از رأی صادره تجدیدنظرخواهی نموده و در لایحه تجـدیدنظرخواهی مـدعی شده کـه قـدرت بر بـاروری دارم و به نظـریه پزشـکی قـانونی اعتراض کرده و تقـاضای ارجـاع به کمیسیون پزشکی را نموده است دادگاه رسیدگی کننده (شعبه اول دادگاه حقوقی تالش) بهموجب دادنامه 1927-21/12/90 با این استدلال که دادنامه صادره در تاریخ 1/11/90 به تجدیدنظرخواه (ر.ج.) ابلاغ قانونی گردیده و در تاریخ 21/12/90 دادخواست تجدیدنظرخواهی به دادگاه تقدیم شده است و تجدیدنظرخواه هیچگونه عـذر موجـهی به دادگاه ارائه ننموده است بنابراین تجدیدنظرخواهی خارج از مهلت مقرر تقدیم شده و قرار رد دادخواست صادر نموده است. آقای ر.ج. از قـرار صادره تجدیدنظرخواهی نموده و پـرونده به شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان گیلان ارجاع گردیده که طی دادنامه 100005-31/1/91 با توجه به اعلام تغییر محل اقامت تجدیدنظرخواه اطلاع وی از مفاد اوراق قضایی از نظر دادگاه مسلم نبوده و با رعایت ماده 83 قانون آیین دادرسی مدنی ابلاغ مذکور به تجدیدنظرخواه معتبر نبوده و به لحاظ نقص در ابلاغ پرونده را جهت ابلاغ مجـدد به دادگاه بدوی اعاده نموده است که در این مرحله پس از ابلاغ و تجدیدنظرخواهی پرونده به شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر ارجاع که طی دادنامه 369-21/5/91 مفاداً با این استدلال که در محکمه بدوی به لحاظ عسر و حرج زوجه ناشی از عدم بچهدار شدن زوج پس از 9 سال زندگی مشترک گواهی عدم امکان سازش صادر شده است با توجه به محتویات پرونده به نظر این دادگاه صبر بر وضعیت موجود برای زوجه در حد عسر و حرج میباشد و از ناحیه تجدیدنظرخواه هم در این مرحله از دادرسی دلیل مؤثری که موجب نقض رأی صادره باشد، به دادگاه ارائه نداده و نیز رعایت موازین قانونی در رسیدگی و صدور حکم شده است لذا ضمن رد دادخواست تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید نموده است که در این مرحله آقای ر.ج. با دادخواست فرجامخواهی و با عنوان نمودن مطالب ابرازی در مراحل قبلی نقض دادنامه صادره را خواستار شده است که پس از تبادل لوایح و ارسال پرونده به دیوانعالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه (23) ارجاع گردیده است.
رای دیوان
اعتراض موجه و مؤثری که نقض دادنامه فرجامخواسته را ایجاب نماید از ناحیه فرجامخواه به عمل نیامده است و رأی صادره با توجه به مبانی استدلال آن مغایرتی با موازین شرعی و قانونی و محتویات پرونده ندارد و از لحاظ اصول دادرسی نیز اشکال عمدهای مشهود نیست علیهذا دادنامه موصوف به شماره 369-21/5/91 صادره از شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان گیلان فاقد اشکال مؤثر تشخیص و ابرام میگردد.
رئیس شعبه 23 دیوانعالی کشور – مستشار
انصاری – احمدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.