اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و سوم دیوان عدالت اداری.
این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی خانم معصومه قادری. با خواسته اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و سوم دیوان عدالت اداری. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:
کلاسه پرونده : 981/87
شاکی : خانم معصومه قادری.
تاریخ رأی: يکشنبه 11 اسفند 1387
شماره دادنامه :
تصمیم قضائی آن مرجع تملک گردیده و با عنایت به اینکه تصمیم بر تملک ملک در اجرای طرح مذکور از مصادیق تصمیمات قضائی میباشد که به دلالت تبصره 2 ماده 13 قانون دیوان عدالت اداری قابل رسیدگی در دیوان نیست و از طرفی نیز ابطال سند از مصادیق دعاوی حقوقی است که به دلالت رأی به شماره 544 مورخ 30/11/ 1369 دیوان عالی کشور قابل رسیدگی در دیوان عدالت اداری نمیباشد، بنابراین خواسته به کیفیت مطروحه خارج از مصادیق ماده 13 قانون دیوان عدالت اداری تشخیص و قرار رد شکایت صادر و اعلام میگردد. ج- شعبه اول دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 86/887 موضوع شکایت آقای عبدالحسین عباسیان به طرفیت سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به خواسته ابطال تصمیمات و اقدامات تملیکی سازمان نسبت به یک قطعه زمین ملکی به پلاکهای 743 و 786 بخش 11 گیلان در چونچیان زیباکنار و ابطال سند مالکیت صادره بنام سازمان و پرداخت بهای عادله روی قطعه زمین مزبور به شرح دادنامه شماره 1749 مورخ 22/7/1387 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه اولاً ملک فوق در اجرای لایحه قانونی نحوه خرید و تملک اراضی برای کارهای عمرانی و نظامی مصوب شورای انقلاب اسلامی سال 1358 تملک گردیده و با توجه به دلالت نامه شماره 8397/332 و 8844/332 مورخ 27/8/1381 معاونت قضائی دادگستری استان گیلان تملک پلاک موصوف بنابر تصمیم معاونت قضائی در اجرای ماده 8 قانون مذکور با معرفی نماینده صورت گرفته که به موجب ماده 13 قانون دیوان عدالت اداری رسیدگی به تصمیمات مراجع قضائی خارج از حدود اختیارات این مرجع میباشد، ثانیاً، با عنایت به اینکه شاکی تقاضای ابطال سند را نیز مطرح کرده رسیدگی به موضوع مزبور از مصادیق دعاوی مدنی و قابل رسیدگی در محاکم حقوقی میباشد، ثالثاً وکیل شاکی در دادخواست تقدیمی ابطال تصمیمات سازمان در خصوص تملک ملک و نیز مطالبه بهای ملک را توامان تقاضا کرده که با هم متعارض بوده و خواسته منجز نمیباشد، زیرا مطالبه بهای ملک مبین التزام به تملک و اعتراض به پرداخت بهای آن است و تقاضای ابطال تملک موضوع مطالبه بهای زمین را منتفی میسازد، ضمن اینکه به دلالت تبصره ماده 9 قانون مارالذکر در صورت اعتراض به بهای عادله ملک موضوع قابل رسیدگی در محاکم و دادگاههای صالحه اعلام شده که رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به شماره23،24 و25 مورخ7/3/1370 دلالت برظهور کلمه دادگاههای صالحه دردادگاههای دادگستری
دارد. بنابراین با توجه به مراتب خواسته به کیفیت مطروحه غیر قابل استماع تشخیص و قرار رد آن صادر و اعلام میگردد. د- شعبه اول دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 86/888 موضوع شکایت آقای عبدالرضا عباسیان به طرفیت سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به خواسته ابطال تصمیمات و اقدامات تملیکی سازمان صدا و سیما نسبت به یک قطعه زمین به شماره پلاک 13/784 بخش 11 گیلان واقع در چونچیان زیباکنار و ابطال سند مالکیت صادره به نام سازمان و الزام به پرداخت بهای عادله روز قطعه زمین فوق به شرح دادنامه شماره 1729 مورخ 20/7/1387 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه اولاً، ملک فوق در اجرای لایحه قانون نحوه خرید و تملک اراضی برای کارهای نظامی و عمرانی مصوب شورای عالی انقلاب تملک گردیده و با توجه به دلالت نامه شماره 8397/332/د و 8844/332 مورخ 27/8/1381 معاونت قضائی دادگستری استان گیلان، تملک پلاک موصوف بنابر تصمیم معاونت قضائی در اجرای ماده 8 قانون مذکور و معرفی نماینده در امضاء و تنظیم اسناد مربوطه به تملیک ملک فوق صورت گرفته که به موجب ماده 13 قانون دیوان عدالت اداری رسیدگی به تصمیمات قضائی مراجع قضائی خارج از حدود اختیارات این مرجع میباشد. ثانیاً با عنایت به اینکه شاکی تقاضای ابطال سند را نیز مطرح نموده که رسیدگی به موضوع مذکور از مصادیق دعاوی مدنی و قابل رسیدگی در محاکم حقوقی میباشد، ثالثاً وکیل شاکی در دادخواست تقدیمی ابطال تملک و مطالبه بهای ملک را توامان تقاضا نموده که با هم متعارض میباشد و خواسته از این جهت منجز نمیباشد زیرا مطالبه بهای ملک مبین التزام به تملک و اعتراض به بهای ملک و نحوه تقویم آن است ولی تقاضای ابطال تملک موضوع مطالبه بهای ملک را منتفی میسازد ضمن اینکه به دلالت ماده 9 قانون مارالذکر در صورت اعتراض ملک به بهای عادله ملک موضوع قابل رسیدگی در محاکم دادگاههای صالحه میباشد که رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به شماره 23 الی 25 مورخ 7/3/1370 منظور از دادگاههای صالحه را دادگاههای دادگستری اعلام داشته، بنابراین با توجه به جمیع مراتب فوق شکایت به کیفیت مطروحه غیر قابل استماع تشخیص و قرار در آن صادر و اعلام میگردد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
اولاً، با توجه به مفاد آراء فوقالذکر وجود تناقض بین قسمتی از دادنامههای شماره 1567 مورخ 23/6/1387 و شماره 1749 مورخ 22/7/1387 شعبه اول با دادنامه شماره 1339 مورخ 23/7/1387 صادره از شعبه سوم در باب صلاحیت دیوان در رسیدگی به شکایت شاکیان از تصمیمات و اقدامات واحدهای دولتی طرف شکایت محرز است. ثانیاً، نظر به اینکه شکایت اشخاص از تصمیمات و اقدامات واحدهای دولتی در خصوص تملک اراضی آنان براساس لایحه قانونی نحوه خرید و تملک اراضی و املاک برای اجرای برنامه عمومی، عمرانی و نظامی دولت مصوب 17/11/1358 در صلاحیت اختصاصی شعب دیوان عدالت اداری قرار دارد و امضاء سند انتقال توسط دادستان یا نماینده او، همچنین حضور نماینده دادستان در تصرف و اجرای طرح در موارد مصرح در مادتین 8 و 9 قانون فوقالذکر از نوع امور اجرائی امر تملک محسوب میشود و فینفسه واجد ماهیت قضائی نیست تا رسیدگی به موضوع شکایت در صلاحیت شعب دیوان نباشد. بنابراین دادنامه شماره 1339 مورخ 23/7/1387 شعبه سوم دیوان از جهت اینکه رسیدگی به شکایت شاکیان را در صلاحیت دیوان عدالت اداری دانسته است، موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده میشود. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازمالاتباع است./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
رهبرپور
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.