اعلام تعارض آراء صادره از شعبه اول تجدیدنظر و چهاردهم دیوان عدالت اداری.
این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی خانم فاطمه میرصانع. با خواسته اعلام تعارض آراء صادره از شعبه اول تجدیدنظر و چهاردهم دیوان عدالت اداری. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:
کلاسه پرونده : 532/86
شاکی : خانم فاطمه میرصانع.
تاریخ رأی: يکشنبه 14 بهمن 1386
شماره دادنامه :
تدریس است و چون تدریس درکلاس بزرگسالان منع حقوقی و قانونی نداشته واعلام نگردیده است و با توجه به همه امتیازات شاکیه منجمله اینکه مشارالیها جزء دبیران دبیرستان و پیش دانشگاهی بوده لذا شکایت شاکیه را وارد تشخیص داده حکم به ورود شکایت وی صادر مینماید. ج- شعبه 14 دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/562 موضوع شکایت خانم فاطمه میرصانع به طرفیت وزارت آموزش و پرورش به خواسته، استخدام به اعتبار معلم حق التدرسی بودن به شرح دادنامه شماره 264 مورخ 12/3/86 چنین رأی صادر نموده است، به موجب قسمت 1/1 بند یک دستورالعمل اجرایی قانون بکارگیری معلمان حق التدریس به شماره 95/710 مورخ 12/11/83 که بر اساس رأی شماره 323 الی 332 مورخ 20/4/84 صادر شده از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ادعای مغایرت آن با قانون و خارج از حدود اختیارات بودن وضع آن مردود اعلام گردیده معلم حق التدریسی مشمول قانون به کسی اطلاق میگردد که طبق ابلاغ رسمی از سوی مسئولان ذیصلاح ادارات آموزش و پرورش در یکی از سمتهای آموزشی و پرورشی در واحدهای آموزشی دولتی، آموزشکدههای فنی و حرفهای و مراکز تربیت معلم اشتغال داشته و برابر اسناد و مدارک ثبت شده از بودجه جاری دولتی حق التدریس دریافت نموده و در سال تحصیلی 83-82 یا 84-83 در سمت فوق شاغل به تدریس باشد که برابر لایحه پاسخ واصله، خواهان به لحاظ اشتغال سالهای 83-82 یا 84-83 در واحدهای آموزشی بزرگسالان حق الزحمه خود را از محل شهریه داوطلبان دریافت نموده فاقد وصف دریافت حق التدریس از بودجه جاری دولتی مقرر در دستورالعمل اجرایی یاد شده میباشد در نتیجه موجبات استخدام رسمی او فراهم نیست، بنابراین دادخواست مطروحه غیر موجه تشخیص و حکم به رد آن صادر و اعلام میگردد. د-1- شعبه دهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/537 موضوع شکایت خانم زهره نظامی به طرفیت، وزارت آموزش و پرورش به خواسته استخدام رسمی به شرح دادنامه شماره 2072 مورخ 28/11/85 چنین رأی صادر نموده است، چون شاکیه از سال 1377 به صورت متناوب و متوالی با 18 ساعت تدریس در هفته در آموزش و پرورش داشته است، لذا مشمول دستورالعمل بوده مستنداً به قسمت (ب) بند 1 ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری حکم به ورود شکایت وی و الزام مشتکیعنه به استخدام رسمی نامبرده صـادر و اعلام مـیگردد. د-2- شعبـه اول تجدیدنظر دیـوان در رسیدگی بـه پرونده کلاسه 86/825 موضوع تقاضای تجدیـد نظر سازمان آموزش و پـرورش شهر تهران نسبت بـه دادنامه شمـاره 2072 مـورخ
28/11/85 به شرح دادنامه شماره 1528 با رد تجدیدنظر خواهی دادنامه بدوی را تایید نموده است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
اولاً، با توجه به مجموع محتویات پروندههای فوقالذکر وجود تناقض در مدلول دادنامههای فوقالاشعار محرز است، ثانیاً، مقصود مقنن از معلم حق التدریس با عنایت به مقررات استخدامی، کسی است که طبق ابلاغ مقام ذیصلاح در یکی از رشتههای شغلی آموزشی و پرورشی دولتی به خدمت اشتغال داشته و از محل اعتبار بودجه دولتی حق التدریس دریافت داشته است. بنابراین اطلاق عنوان معلم حق التدریس به افرادی که در واحدهای آموزشی بزرگسالان با دریافت حق الزحمه از محل شهریه داوطلبان به تحصیل به خدمت اشتغال داشتهاند، محمل قانونی ندارد و دادنامه شماره 264 مورخ 12/3/1386 شعبه چهاردهم دیوان که مبین این معنی است، صحیح و موافق قانون میباشد. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط لازم الاجراء است./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسیفرد
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.