اثر شرط موجب تزلزل عقد بیع
درتاریخ : 1391/12/16 به شماره : 9109970269400728
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 51 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: بطلان شرط، بیع، شرط، فسخ، قراردادقرارداد، بیع، شرط، فسخ، بطلان شرط
چکیده رای
لحاظ حق فسخ تا زمان غیرمعین برای طرفین در بیع عادی ملک موجب تزلزل عقد و خلاف مقتضی ذات عقد (تملیک) است و لذا بیاعتبار است. دادگاه فسخ صورت گرفته بر آن اساس را مردود میداند
رای بدوی
دعوی آقای ک.ط. با وکالت خانم ز.الف. علیه آقای م.ح. با وکالت خانم ن.ع. به خواسته تنفیذ اعلام فسخ مبایعهنامه مورخه 20/8/90 و پرداخت خسارت وارده طبق بند 7 ماده 6 مفاد قرارداد مذکور. با این توضیح که وکیل خواهان مقرر داشت: «موکل اینجانب مطابق مبایعهنامه مورخه 20/8/90 یک واحد آپارتمان به پلاک ثبتی شماره … به مساحت 57 متر مربع واقع در … را به خوانده آقای م.ح. فروخته است. مطابق ماده 3 قرارداد مذکور همچنین توضیحات ذیل مبایعهنامه قرار بر این شد که مبلغ 000/500/23 میلیون تومان در زمان تکمیل و تحویل آپارتمان به فروشنده (موکل) پرداخت نماید و آپارتمان را تحویل بگیرد. از آنجایی که در تاریخ مقرر آپارتمان آماده تحویل بوده است و این امر به کرات به اطلاع خوانده رسیده، اما به عناوین واهی و غیر واقع از پرداخت مبلغ مذکور امتناع ورزیده است، با توجه به تورم روز افزون اقتصادی باعث ورود خسارت ضرر و زیان مالی به موکل شده است. موکل طبق اظهارنامه شماره 2350-12/7/91 فسخ مبایعهنامه را به خوانده اعلام نموده است و در قسمت توضیحات مبایعهنامه حق فسخ برای هر یک از طرفین با پرداخت حقالفسخ پیشبینی شده است. لذا تقاضای صدور حکم بر تنفیذ فسخ و پرداخت و خسارت وارده مورد استدعاست». دادگاه با مداقه و ملاحظه مفاد مبایعهنامه مارالذکر که حکایت از وقوع بیع بین طرفین دعوی دارد، به دلایل ذیل خواسته خواهان را غیر وجیه تشخیص میدهد؛ اولاً: که اصل لزوم بیع مانع از اعمال فسخ از سوی طرفین میباشد و به صرف اضافهنمودن جمله «هر کس معامله را فسخ نماید باید مبلغ پانزده میلیون تومان بهعنوان خسارت پرداخت نماید.» نمیتواند موجب ثبوت حق فسخ باشد؛ زیرا شرط مطلق، موجب متزلزلبودن عقد بیع تا زمان غیرمعین باشد که معقول نیست و خلاف مقتضی عقد که تملیک است، میباشد؛ ثانیاً حسب گواهی عدمحضور مورخه 31/5/91 دفتر اسناد شماره 107 تهران و اظهار نامه شماره 1820/24/5/91 خواهان از حضور در دفتر اسناد جهت انتقال و تحویل مبیع امتناع نموده است. بنا بر مراتب مذکور، بهنظر میرسد خواهان بهواسطه افزایش قیمت املاک از معامله نادم و پشیمانشده و قصد اقاله معامله را داشته و اعلام فسخ نموده است؛ لذا در این مقام دلیلی که موجب تنفیذ اعلام فسخ باشد، ابراز و ارائه نگردیده است. بهاستناد ماده 362 و 1257 قانون مدنی حکم بر بیحقی دعوی خواهان صادر و اعلام میشود. این رأی حضوری ظرف مدت بیست روز قابل اعتراض و رسیدگی در محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 149 دادگاه حقوقی تهران ـ یعقوبی
رای دادگاه تجدید نظر
تجدیدنظرخواهی آقای ک.ط. به طرفیت آقای م.ح. با وکالت خانم ن.ع. نسبت به دادنامه شماره 785 مورخ 27/9/91 صادره از شعبه 149 دادگاه عمومی حقوقی تهران که طی آن دعوی تجدیدنظرخواه با خواسته صدور حکم به تنفیذ اعلام فسخ بیعنامه عادی و پرداخت خسارت قراردادی منجر به حکم بیحقی گردیده، وارد و موجه نمیباشد. رأی صادره صحیح و مطابق مقررات و موازین قانونی صادر گردیده و تجدیدنظرخواهی نامبرده در حدی نمیباشد که بتواند موجبات نقض رأی فراهم نماید با هیچیک از جهات مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی انطباق ندارد. استفاده از امتیاز حقفسخ مندرج در قرارداد در این مرحله خلاف مقتضی ذات عقد محقق بیع میباشد و از طرفی به ادعای فروشنده، به عدم پرداخت قسمتی از ثمن توسط خریدار در عقد لازم بیع، اثر فسخ مترتب نیست. فلذا به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم شعبه بدوی تأیید مینماید. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 51 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
حضرتی ـ کیازاد
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.