ابطال تبصره یک ماده 5 آییننامه اجرایی تبصره 66 قانون بودجه سال 1363 مصوب 7/5/1363 هیأت وزیران.
این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی آقای محسن مقدس. با خواسته ابطال تبصره یک ماده 5 آییننامه اجرایی تبصره 66 قانون بودجه سال 1363 مصوب 7/5/1363 هیأت وزیران. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:
کلاسه پرونده : 299/87
شاکی : آقای محسن مقدس.
تاریخ رأی: يکشنبه 27 ارديبهشت 1388
شماره دادنامه :
کـه اولویت برای شهرداریها در نظر گرفته بـر خلاف سیاستهای اصل 44 قانون اساسی بوده و تقاضای ابطال تبصره مذکور با توجه به مستندات فوق مورد استدعا است. مشاور و مدیرکل دفتر امور حقوقی دولت در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 231107/5211 مورخ 10/12/1387 ضمن ارسال تصویر نامههای شماره 142228/8254/56 مورخ 6/9/1387 وزارت امور اقتصادی و دارایی و 142245 مورخ 21/10/1387 وزارت کشور اعلام نموده است، با توجه به ماده 4 و تبصره 3 ماده 14 قانون معادن مصوب سال 1377 مفاد تبصره 66 قانون بودجه سال 1363 و به تبع آن آییننامه اجرائی آن نسخ نشده و از سوی دیگر واگذاری فعالیتهای تصدی به موسسات عمومی و غیر دولتی در سیاستهای کلی اصل 44 و نیز قانون اجرای آن پیشبینی شده است، در نامه معاون هزینه و خزانهدار کل کشور، وزارت امور اقتصادی و دارایی در رابطه با شکایت مذکور آمده است، چون امور مربوط به بهرهبرداری از معادن شن و ماسه معمولی و خاک رس معمولی بنابه صراحت مفاد ماده 4 قانون معادن مصوب سال 1377 از مقررات این قانون مستثنی میباشد، لذا امور مربوط به مواد معدنی مذکور کماکان مشمول حکم تبصره 66 فوقالذکر و آییننامه اجرایی آن بوده و خارج از شمول احکام قانون معادن (از جمله ماده 11 آن) میباشد. علیهذا به نظر این معاونت تبصره یک ذیل ماده 5 آییننامه اجرایی تبصره مذکور مغایرتی با ماده 11 قانون معادن ندارد. در نامه سرپرست دفتر امور حقوقی وزارت کشور در پاسخ به شکایت فوقالذکر آمده است، 1- بر خلاف ادعای شاکی ماده 11 قانون معادن مصوب 1377 مغایرتی با تبصره یک ماده 5 مورد شکایت ندارد. زیرا ماده 11 قانون مذکور بطور عام و مطلق وزارت معادن را مکلف کرده است تا در صدور پروانه اکتشاف و بهرهبرداری از کلیه معادن برای خانواده شهدا و جانبازان و ایثارگران و شرکتهای محلی اولویت قائل شود. در حالی که بند (الف) تبصره 66 قانون بودجه سال 1363 بنحو خاص کلیه امور مربوط به بهرهبرداری از معادن شن و ماسه معمولی و خاک رس معمولی را به وزارت کشور محول نموده است. بنابراین از آنجا که مطابق اصول مهم حقوقی قانون عام موخر ناسخ قانون خاص مقدم نمیشود. ماده 1 قانون معادن نمیتواند ناسخ بند (الف) تبصره 66 قانون بودجه سا ل1363 باشد زیرا قانونگذار از ابتدا نسبت به موضوع شن و ماسه در میان کلیه معادن و براساس نیاز شهرداریها و امور عمومی کشور بـه این محصول و بـه دید ویـژه نگریسته است. بنابراین تبصره یـک مـاده 5
آییننامه اجرایی مذکور نیز کـه مطابق بند (الف) تبصره 66 قانـون مذکور و در حدود اختیارات قانونی هیأت وزیران صادر گردیده، دارای وجاهت قانونی است. 2- بر خلاف ادعای شاکی تبصره مذکور بر خلاف ماده 16 قانون معادن نیز نمیباشد، زیرا برخلاف تصور شاکی، شهرداریها نهاد عمومی غیر دولتی میباشند، بنابراین ماده 16 قانون معادن که وزارت صنایع را مکلف به حمایت از بخش غیر دولتی نموده مغایرتی با واگذاری معادن به شهرداریها ندارد، زیرا شهرداریها نیز نهادی غیر دولتی هستند. 3- تبصره مذکور با سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی نیز مغایرتی ندارد، زیرا هرچند مطابق سیاستهای اصل مذکور واگذاری به بخش خصوصی در اولویت است ولی این امر به منزله واگذاری همه امور بخش خصوصی و تعطیلی نیازهای عمومی شهرداریها به عنوان نهاد عمومی غیر دولتی است، لذا نظر به موارد فوق رد شکایت شاکی مورد تقاضا است. هیأت عمومی دیوان در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
به موجب بند (الف) تبصره 66 قانون بودجه سال 1363 کل کشور از اول سال 1363 کلیه امور مربوط به بهرهبرداری از معادن شن و ماسه معمولی و خاک رس معمولی به وزارت کشور محول شده است. نظر به اینکه مقررات عام قانون معادن مصوب 1377 از جمله ماده 11 آن قانون مخصص حکم خاص قانونگذار در باب وظایف و اختیارات وزارت کشور راجع به معادن شن و ماسه معمولی و خاک رس معمولی نمیباشد، بنابراین تبصره یک ماده 5 آییننامه اجرایی مورد اعتراض موضوع الویت شهرداری در بهرهبرداری از معادن شن و ماسه و خاک رس معمولی با رعایت سایر مقررات مربوط مغایرتی با قانون ندارد و خارج از حدود اختیارات قوه مجریه در وضع مقررات دولتی نمیباشد./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
رهبرپور
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.