ابطال بخشنامه شماره 20694 مورخ 18/6/1376 وزارت کار و امور اجتماعی (مدیرکل دفتر تنظیم و نظارت روابط کار).

ابطال بخشنامه شماره 20694 مورخ 18/6/1376 وزارت کار و امور اجتماعی (مدیرکل دفتر تنظیم و نظارت روابط کار).

این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی شرکت کشت و صنعت گرگان. با خواسته ابطال بخشنامه شماره 20694 مورخ 18/6/1376 وزارت کار و امور اجتماعی (مدیرکل دفتر تنظیم و نظارت روابط کار). از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:

کلاسه پرونده : 94/81

شاکی : شرکت کشت و صنعت گرگان.

تاریخ رأی: يکشنبه 8 تير 1382

شماره دادنامه :

مقدمه:
شاکی طی دادخواست تقدیمی اعلام داشته است، با ملاحظه و مطالعه ماده 10 قانون کار تصدیق خواهند فرمود که فلسفه وجودی آن فقط در جهت حفظ نظم عمومی و احقاق حقوق کارگر و کارفرما وضع گردیده است تا در انعقاد قرارداد ضوابطی ملاک عمل طرفین قرار گیرد که در ماده 10 آمده است و با وضع تبصره ماده 10 مذکور در جهت رعایت حقوق کارگر برآمده است. با صدور بخشنامه مورد شکایت و تفسیر نابجا و ناصحیح از آن موجبات ضرر به کارفرما و بعضاً کارگر فراهم آمده است. بدین سان اگر چنانچه قرارداد تنظیمی علیرغم اینکه یک نسخه آن به کارگر، کارفرما و نماینده کارگر یا شورای کار تحویل می‎گردید و نسخه دیگر آن به اداره کار ارسال نمی‎شود اعضای هیأت تشخیص حل اختلاف این چنین قراردادهائی را غیر قابل استفاده و باطل اعلام می‎دارند. در حالیکه مرجع یاد شده تحت هیچ شرایطی مرجع تشخیص ابطال قرارداد نخواهد بود. با توجه به ماده 10 قانون مدنی که بی‎ارتباط با ماده 10 قانون کار نیست و با توجه به اهمیت موضوع قرارداد و اراده آزاد طرفین در انعقاد آن با توجه به شرایط مربوط، ابطال بخشنامه شماره 20694 مورخ 18/6/1376 مورد استدعا است.
مدیرکل دفتر امور حقوقی وزارت کار در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 23925 مورخ 2/6/1381 مبادرت به ارسال تصویر نامه شماره 38012 مورخ 14/5/1381 دفتر تنظیم و نظارت روابط کار نموده است، از آنجا که در بعضی موارد مشاهده می‎شود کارفرمایان در هنگام قراداد با کارگران به مفاد ماده 10 قانون کار توجه ننموده و بعضاً بدون رعایت مفاد قانونی مرقوم از ارسال نسخه‎ای از قرارداد کار منعقده به اداره کار محل امتناع می‎نمودند که این امر علاوه بر مخالفت با حکم تبصره ماده قانونی یاد شده عملاً هیأتهای تشخیص و حل اختلاف را به ویژه در مواردی که بین اظهارات کارگر و کارفرما در زمینه مفاد قرارداد کار بالاخص تاریخ شروع و خاتمه آن اختلاف وجود داشت در رسیدگی و صدور رأی با مشکل مواجه می‎نمود لذا در جهت نظارت بیشتر واحدهای کار و امور اجتماعی و بمنظور آگاهی بیشتر کارگران و کارفرمایان از مفاد قانون کار و در راستای اجرای مفاد مواد 201 و 203 قانون کار دفتر تنظیم و نظارت روابط کار اقدام به انعکاس دستورالعملهای شماره 27826 مورخ 10/9/1375 و 13508 مورخ 8/5/1376 و 20694 مورخ 18/6/1376 عنوان ادارات کل کار و امور اجتماعی نمود. اطلاق بخشنامه به دستورالعمل شماره 20694 مورخ 18/6/1376 خالی از واقعیت است. ضمناً از قسمت اخیر دستورالعمل مورد شکایت ابطال قرارداد کار مقصود و منظور نبوده است بلکه متضمن این معنی است که چنانچه کارفرما بدون توجه به ماده 10 و تبصره آن عمل نماید در صورت بروز اختلاف و شکایت کارگر به مراجع حل اختلاف حکم تبصره ماده 10 را در رسیدگی و صدور رأی مورد توجه قرار دهند.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجت‎الاسلام‎والمسلمین دری‎نجف‎آبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می‎نماید.
رأی هیأت عمومی
حکم مقرر در ماده 10 قانون کار مصوب 1369 متضمن لزوم قید مشخصات طرفین قرارداد و نوع کار یا حرفه مورد اشتغال، میزان حقوق یا مزد مبنا، ساعات کار، تعطیلات و مرخصی‎ها و سایر خصوصیات مربوط است که بشرح تبصره ذیل ماده فوق الذکر در صورت کتبی بودن قرارداد نسخه‎ای از آن باید در اختیار کارفرما، کارگر، اداره کار محل و شورای اسلامی کار قرار گیرد. نتیجتاً قراردادی که با رعایت مقررات ماده مذکور تنظیم و وفق تبصره آن به اشخاص مربوط تسلیم شده باشد نافذ و معتبر است. بنابجهات فوق الذکر و اینکه تشخیص اعتبار یا عدم اعتبار قرادادهای منعقده بین کارگر و کارفرما علی‎الاطلاق به تشخیص مراجع حل اختلاف کارگر و کارفرما و مراجع قضائی راجع است، بنابراین مفاد بخشنامه مورد اعتراض که اعتبار قراردادهای تنظیمی را منوط به رعایت ضوابط مندرج در آن بخشنامه کرده است، خلاف قانون و خارج از حدود اختیارات دفتر تنظیم و نظارت روابط کار تشخیص داده می‏شود و مستنداً به قسمت دوم ماده 25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال می‎گردد.

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.