تحلیلی بر رأی وحدت رویه شماره 856 مورخ 1403/10/04 هیات عمومی دیوان عالی کشور پیرامون اعتبار شرط موافقت هیات مدیره در نقل و انتقال سهام شرکتهای سهامی خاص
چکیده
رأی وحدت رویه شماره 856 مورخ 1403/10/04 هیات عمومی دیوان عالی کشور، نقطه عطفی در تعیین تکلیف حقوقیِ شرط لزوم موافقت هیات مدیره در نقل و انتقال سهام شرکتهای سهامی خاص محسوب میشود. مطابق این رأی، اگر در اساسنامه شرکت سهامی خاص، انتقال سهام منوط به موافقت هیات مدیره باشد و صاحب سهام بدون رعایت حق تقدّم سایر سهامداران و بدون کسب موافقت هیات مذکور اقدام به انتقال سهام خود نماید، چنین انتقالی «غیرنافذ» شناخته شده و در صورت عدم تنفیذ از سوی هیات مدیره «باطل» محسوب خواهد شد. هیات عمومی دیوان عالی کشور با استناد به «اختصاص» حکم منع شده در ماده 41 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت به شرکتهای سهامی عام، اعلام کرده است که بند و شرط اساسنامه در شرکتهای سهامی خاص، نافی نظم عمومی و مقررات آمره نبوده و معتبر است. این مقاله به تبیین مبانی صدور رأی، پیشینه حقوقی، تحلیل مواد قانونی مرتبط و مستندات آراء مغایر در دادگاههای تجدیدنظر استانها میپردازد.
شرکتهای سهامی خاص، با توجه به محوریت اشخاص و میزان کنترل بیشتر سهامداران نسبت به شرکتهای سهامی عام، همواره مستلزم قواعدی هستند که پویایی و همزمان، حاکمیت اراده سهامداران را تضمین نماید. یکی از مهمترین نمودهای این اصل، وجود شروطی در اساسنامه برای نقل و انتقال سهام است. در لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوّب 1347، مواد 40 و 41 بهطور خاص به مقررات نقل و انتقال سهام پرداختهاند؛ امّا تفکیک مقررات مربوط به شرکت سهامی عام از سهامی خاص، گاه موجب برداشتهای متفاوت از سوی دادگاهها شده بود. رأی وحدت رویه اخیر، فصلالخطاب این اختلاف در زمینه اعتبار شرط منوط بودن نقل و انتقال سهام به موافقت هیات مدیره در شرکتهای سهامی خاص است.
ماده 40 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 1347
در این ماده، بر ضرورت ثبت نقل و انتقال سهام در دفتر ثبت سهام شرکت تاکید شده و در انتهای آن آمده است که این امر برای شرکت و اشخاص ثالث معتبر است، اما در روابط مابین انتقالدهنده و منتقلٌالیه، عدم ثبت در دفاتر شرکت مانع از ترتّب آثار توافق میان آنها نخواهد بود.
ماده 41 لایحه مذکور
مطابق این ماده، در شرکتهای سهامی عام، محدود کردن نقل و انتقال سهام به موافقت هیات مدیره یا مجمع عمومی صاحبان سهام، ممنوع اعلام گردیده است. بر اساس نص صریح مقرره، حکم این ماده مختص شرکت سهامی عام است و سخنی از شرکت سهامی خاص به میان نیامده است. از همین خلأ، دو نظر عمده پدید آمده بود:
جایگاه اساسنامه در شرکت سهامی خاص
طبق بند (2) ماده 20 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت، اساسنامه باید به امضای کلیه سهامداران برسد. ازاینرو، اساسنامه ماهیتی قراردادی دارد که افراد به آن تراضی میکنند. طبق قاعده «اوفوا بالعقود» و مفهوم ماده 10 و 219 قانون مدنی، هر آنچه در چارچوب نظم عمومی و اخلاق حسنه بوده و قانون از آن منع نکرده باشد، میان امضاکنندگان لازمالاجراست.
هیات عمومی دیوان عالی کشور در تاریخ 1403/10/04 با صدور رأی وحدت رویه شماره 856، رأی شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان یزد را تأیید نمود. دلایل و مستندات این تصمیم به شرح زیر است:
اختصاص حکم ماده 41 به شرکتهای سهامی عام
مطابق رأی هیات عمومی، قانونگذار در ماده 41، تنها شرکتهای سهامی عام را از وضع شرط منوط بودن نقل و انتقال سهام به موافقت مدیران شرکت یا مجامع عمومی سهامداران منع نموده و هیچ اشارهای به شرکت سهامی خاص نکرده است. بنابراین، مفاد این ماده تنها به شرکت سهامی عام اختصاص دارد و گسترش این ممنوعیت به شرکتهای سهامی خاص، خلاف اصل تفسیر مضیق قوانین محدودکننده و همچنین مغایر با حاکمیت اراده است.
ماهیت قراردادی اساسنامه و حاکمیت اراده
اساسنامه، مهمترین سند مربوط به شرکت و برآمده از اراده مشترک سهامداران است. این سند در شرکت سهامی خاص، برخلاف سهامی عام، نقش پررنگی در تعیین روابط شرکا و حتی شرایط ورود و خروج سهامداران دارد. مطابق مواد 10 و 219 قانون مدنی و قواعد عمومی قراردادها، قراردادی که مخالف صریح قانون آمره و نظم عمومی نباشد معتبر است. شرط لزوم موافقت هیات مدیره در انتقال سهام، نهتنها با الزامات آمره مخالف نیست بلکه در جهت حفظ ساختار مالکیتی شرکت نیز قابل توجیه است.
تأثیر عدم رعایت شرط موافقت بر معامله
رأی وحدت رویه تصریح میکند که انتقال سهام بدون موافقت هیات مدیره (چنانچه در اساسنامه قید شده باشد) «غیرنافذ» است و با عدم تنفیذ هیات مدیره، حکم به بطلان آن صادر میگردد. این موضع هیات عمومی، اهمیت و لزوم احترام به شرط قراردادی پیشبینیشده در اساسنامه را نشان میدهد.
الزامآوری رأی وحدت رویه
طبق ماده 471 قانون آیین دادرسی کیفری مصوّب 1392 (با اصلاحات و الحاقات بعدی)، رأی وحدت رویه در موارد مشابه، برای تمامی شعب دیوان عالی کشور، دادگاهها و سایر مراجع لازمالاتباع است. بدین ترتیب، اختلاف دادگاهها درخصوص اعتبار شرط موافقت هیات مدیره در اساسنامه شرکت سهامی خاص، برای همیشه برطرف میشود.
حاکمیت اراده در شرکت سهامی خاص
رأی حاضر بر جایگاه محوری اساسنامه در شرکت سهامی خاص مهر تأیید میزند. سهامدارانی که به هنگام تأسیس شرکت یا تغییرات آتی اساسنامه، چنین شرطی را وارد میکنند، میتوانند در صورت نبود موانع قانونی و آمره، ضمن حمایت از ساختار سهامداری شرکت، اطمینان یابند که اراده ایشان برای پذیرش عضو جدید یا انتقال سهام رعایت خواهد شد.
تفکیک شرکتهای سهامی عام و خاص
همین رأی تأکیدی بر تفاوت اصولی میان شرکتهای سهامی عام و خاص در زمینه نقل و انتقال سهام است. در شرکت سهامی عام، به جهت کثرت سهامداران و لزوم تسهیل معاملات در بورس یا فرابورس، چنین شروطی پذیرفته نیست؛ اما در سهامی خاص، قانونگذار دست سهامداران را باز گذاشته است تا مبتنی بر حاکمیت اراده و تأمین اطمینان خاطر نسبت به طرف جدید، انتقال سهام را منوط به موافقت ارکان شرکت کنند.
رأی وحدت رویه شماره 856 مورخ 1403/10/04 هیات عمومی دیوان عالی کشور، به عنوان معیاری برای خاتمه دادن به اختلاف برداشتهای قضایی در خصوص اعتبار شرط موافقت هیات مدیره در نقل و انتقال سهام شرکتهای سهامی خاص، از چند منظر دارای اهمیت است: نخست، استحکام جایگاه اساسنامه به عنوان یک سند قراردادی را نشان میدهد؛ دوم، بر صلاحیت سهامداران این نوع شرکتها در تعیین قواعد اختصاصی حاکم بر روابط سهامداری صحّه میگذارد؛ و سوم، بر تفاوت رویکرد قانونگذار نسبت به شرکت سهامی عام و خاص تأکید میورزد. به نظر میرسد این رأی با توجه به مبانی حقوقیِ مربوط به آزادی قراردادی و عدم تعارض با مقررات آمره، نتیجهای متقن و منطبق بر اصول حاکم بر شرکتهای سهامی خاص باشد.
علی شیئی مقدم
ایمیل:
mughadamali@outlook.com
آدرس:
خیابان مطهری خیابان لارستان بعد از خیابان حسینی راد پلاک 44 طبقه اول واحد 1