طبق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی ایران، عسر و حرج به شرایطی گفته میشود که ادامه زندگی مشترک برای زوجه غیرقابلتحمل باشد. مصادیق عسر و حرج به دلیل وابستگی به عرف، شرایط فردی، و ارزیابی قضایی برای هر زوجه متفاوت است. این انعطافپذیری به قاضی اجازه میدهد شرایط خاص هر پرونده را بررسی کند، اما ممکن است به آرای متفاوت منجر شود.
در ماده ۳۳۶ قانون مدنی تشخیص میزان و شرایط استحقاق اجرتالمثل ایام زوجیت به عرف واگذار شده است عرف در مناطق و فرهنگهای مختلف متفاوت است، و فقدان معیار واحد باعث اختلاف در تعیین نوع کارها، میزان اجرت، و مدت زمان مشمول میشود. لذا وابستگی به عرف در تعیین اجرتالمثل، انعطافپذیری را افزایش داده، اما به دلیل نبود ضوابط دقیق، به ناهماهنگی و تفاوت در آرای قضایی منجر شده است.
برابر ماده 254 قانون مجازات اسلامی "هرگاه دو نفر یکدیگر را قذف کنند، هر دو محکوم به حد نمیشوند و حد از هر دو ساقط میشود" قذف متقابل بهعنوان نوعی تعارض در ادعاها تلقی میشود. وقتی هر دو طرف یکدیگر را قذف میکنند و هیچکدام نمیتوانند ادعای خود را با دلایل شرعی (مثل چهار شاهد یا اقرار) ثابت کنند، این تعارض باعث میشود که حد قذف (۸۰ تازیانه) برای هر دو طرف اجرا نشود.
در امضاء شروط ضمن عقد توسط زوج آنچه معمول است بدون آگاهی از مفاد آن صورت میگیرد که بنظر اشکالاتی به آن وارد است: اشکال شرعی: فقدان قصد و آگاهی کامل ممکن است شرط را غیرنافذ یا باطل کند، اشکال قانونی: امضای ناآگاهانه بهمعنای پذیرش شروط تلقی میشود، اما جهل به شروط میتواند چالش حقوقی ایجاد کند.اشکال اخلاقی: عدم آگاهی زوج ممکن است در ابتدای زندگی به سوء استفاده منتهی شود که منصفانه نیست.
محمد رضا رحیمی حقیقی
ایمیل:
r.rahimy45@gmail.com
آدرس:
شیراز، بلوار امیر کبیر، جنب مخابرات، کوچه 35، ساختمان آوینا طبقه اول، واحد 2