مرضیه فلاح
وکیل
1403/10/30

نمونه رای طلاق به درخواست زوجه به دلیل عسر و حرج

در دعاوی طلاق از سوی زوجه به جهت وجود عسر و حرج در زندگی مشترک، صرف ایراد ضرب عمدی ساده از ناحیه زوج، موجب اثبات عسر و حرج زوجه نیست.

مستندات:

شماره دادنامه قطعی :

9209985410100973

تاریخ دادنامه قطعی :

1395/02/28

گروه رأی:

حقوقی

آراء منتخب پرونده: 

شعبه دیوان عالی کشور


رأی خلاصه جریان پرونده

آقایان ع. پ. و غ. ر. به وکالت از خانم ف. ی. در تاریخ 92/5/2 دادخواستی به طرفیت آقای ه. م. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش برای طلاق تقدیم نموده و اجمالاً توضیح داده اند موکل بر مبنای سند ازدواج مورخ 1385/3/17 همسر دائمی آقای ه. م. میباشد خوانده دارای سوء رفتار شدید بوده و زندگی مشترک را برای موکل غیرقابل تحمل نموده است و پرونده ای تحت کلاسه 910797 مطرح رسیدگی بوده که به لحاظ ایراد ضرب وشتم و فحاشی منجر به صدور رأی شده است لذا با عنایت به موارد موصوف و عسر و حرج شدید موکل تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش به استناد ماده 1130 قانون مدنی را داریم. وکلای خواهان به ضمیمه دادخواست تصویر رونوشت سند رسمی ازدواج را تقدیم کرده اند که به شرح آن زوجه بانو ف. ی. است تاریخ وقوع عقد 1385/3/17 و مهریه زوجه تعداد 414 عدد سکه طلا عندالمطالبه بر ذمه زوج است . ایضاً تصویر دادنامه مورخ 92/2/7 شعبه 101 دادگاه عمومی جزایی شهرستان زاهدان ارائه شده که مفاد آن حاکی است هشت نفر که از جمله آنها آقای ه. م. و تعدادی از بستگان زوجین هستند تحت تعقیب قرار گرفته اند از جمله اتهامات مطروحه نزاع دسته جمعی، اخلال در نظم بیمارستان، توهین و ایراد ضرب و جرح عمدی بوده است . در خصوص اتهامات مطروحه رأی صادر گردیده که از جمله آنها محکومیت آقای ه. م. به پرداخت سه مورد دیه به لحاظ کبودی جمعاً چهار و نیم هزارم دیه کامل در حق شاکیه خانم ف. ی. بوده است . پرونده طلاق پس از ارجاع به شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی شهرستان زاهدان در جریان رسیدگی قرار گرفته است در جلسه دادرسی مورخ 1392/7/6 وکلای خواهان و زوجین حضور یافته اند وکیل خواهان به شرح دادخواست تقاضای رسیدگی کرده است خوانده در مقام دفاع بیان داشته درگیری من با خانواده ایشان بوده که از ناحیه آنها ضرب وشتم نیز شده ام همسرم در دفاع از خانواده اش برای تحت فشار قراردادن من ادعای ضرب وشتم نموده در حالی که نامة پزشکی قانونی ایشان گویای دو کبودی مختصر است پرونده ذکر شده توسط همسرم بیشتر گویای درگیری خانواده ایشان با من و خانواده ام می باشد و در دادگاه تجدید نظر در حال بررسی دقیق تر هستند حاصل زندگی مشترک فرزند پسر سه ساله است و همسرم را دوست دارم و حاضر به طلاق نیستم و ضمناً رأی بر تمکین همسرم در تاریخ 91/12/20 صادر گردیده و مؤید این است که ایشان قطع رابطه زندگی مشترک نموده و علی رغم تلاش های اینجانب به زندگی مشترک برنگشته است در خاتمه جلسه مذکور دادگاه پرونده استنادی زوج مبنی بر الزام زوجه به تمکین را مطالبه کرده است (صفحه 27) سپس در تاریخ 92/11/6 قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده (صفحه 43) و متعاقباً زوجین داوران منتخب خود را به دادگاه معرفی کرده اند داور منتخب زوج به استمرار زندگی مشترک نظر داده است داور زوجه نیز با انعکاس مطالب و ادعای خواهان و تصریح به اینکه زوجه حقوق مالی خویش از جمله مهریه و اجرت المثل را مطالبه می کند نظر خود را تقدیم کرده است خوانده به ضمیمه لایحه مورخ 93/3/13 تصویر چهار فقره دادنامه تقدیم نموده است که یکی از آنها دادنامه مورخ 91/9/22 شعبه هشتم دادگاه عمومی حقوقی زاهدان مبنی بر الزام خوانده خانم ف. ی. به تمکین از همسرش آقای ه. م. است دیگری دادنامه مورخ 92/3/13 همین دادگاه مبنی بر تجویز ازدواج مجدد به نفع خواهان آقای ه. م. می باشد دادگاه تجدید نظر استان این رأی را تأیید کرده است. اداره ثبت احوال شهرستان زاهدان در پاسخ به استعلام دادگاه تصویر یک برگ اعلامیه ازدواج ارسال داشته که حسب مفاد آن آقای ه. م. در تاریخ 92/8/8 با خانم ش. س. ازدواج کرده است (صفحه 77 پرونده) هر کدام از طرفین پرونده با تقدیم لوایحی مطالب و مدافعات خود را تکرار کرده و تصویر دادنامه و مستنداتی ارائه کرده اند وکلای خواهان نیز با تقدیم لایحه ای اعلام داشته اند موکل اجرت المثل دوران زندگی مشترک و نفقه ایام عده را بذل نموده است (صفحه 103) سپس دادگاه در وقت فوق العاده با اعلام ختم رسیدگی مبادرت به صدور دادنامه شماره 340—94 مورخ 1394/3/24 کرده و طی آن با انعکاس جریان امر و استدلال انجام شده دعوی خواهان را محمول بر صحت تشخیص و با احراز عسر و حرج زوجه حکم به الزام زوج به طلاق همسرش صادر نموده و در ادامه دادنامه راجع به شرایط و متفرعات امر طلاق تعیین تکلیف نموده است . پس از ابلاغ رأی مذکور زوج آقای ه. م. با تقدیم دادخواست تجدیدنظر خواهی به دادنامه صادره معترض شده از جمله بیان داشته با عنایت به اینکه حکم تمکین صادره مورخ 91/9/22 بیانگر این است که خانم زندگی مشترک را رها نموده و بنیان خانواده را با داشتن یک فرزند مشترک ازهم پاشیده و ازدواج مجدد به حکم قانون و رأی دادگاه بوده و پرونده کیفری یک نزاع خانوادگی و دسته جمعی بوده و طرفین سازش کرده اند و ... نهایتاً نقض دادنامه معترض عنه را خواستار شده است. پس از تبادل لوایح پرونده جهت رسیدگی تجدید نظرخواهی مزبور به دادگاه تجدیدنظر استان سیستان و بلوچستان ارسال شده که به شعبه چهارم ارجاع گردیده است شعبه مذکور پس از وصول و ملاحظه پرونده در وقت فوق العاده با اعلام ختم رسیدگی مبادرت به صدور دادنامه شماره 572—94 مورخ 94/5/26 کرده و طی آن با انعکاس جریان امر چنین مرقوم داشته است ... اولاً پرونده استنادی کیفری مورد ادعاکه موضوع نزاع دسته جمعی بین بستگان طرفین از جمله تجدیدنظرخواه بوده که در مرحله تجدید نظر مجازات های مندرج در دادنامه بدوی به جزای نقدی تبدیل شده و پرونده مذکور و مجازات تعیین شده به نحوی نیست که حاکی از سوء رفتار زوج و کسر حیثیت زوجه باشد به نحوی که زندگی را برای وی غیرقابل تحمل نماید ثانیاً صدور حکم تمکین علیه زوجه و تأیید آن در دادگاه تجدیدنظر و اجازه ازدواج به زوج همگی دلالت بر ایجاد عسر و حرج از ناحیه زوجه برای خودش دارد و دلیلی بر اینکه اعمال و رفتار زوج موجب عسر و حرج زوجه شده باشد وجود ندارد و صرف ایراد ضرب عمدی ساده نیز از مصادیق عسر و حرج به شمار نمی رود لذا .... تجدیدنظرخواهی وارد تشخیص و ضمن نقض رأی صادره حکم بر بی حقی خواهان بدوی صادر می گردد . پس از ابلاغ دادنامه مذکور آقای م. د. با تقدیم وکالت نامه خود را وکیل جدید زوجه معرفی و در فرجه قانونی مورخ 1394/6/23 با تقدیم دادخواست فرجام خواهی به رأی صادره معترض شده و طی لایحه خود ضمن تبیین جهات و مبانی اعتراض و استناد به استش ه. ه پیوست و گواهی نامه پزشکی و احکام صادره نقض دادنامه فرجام خواسته و ابرام رأی محکمه بدوی را خواستار شده است پس از تبادل لوایح پرونده جهت رسیدگی فرجام خواهی مذکور به دیوان عالی کشور ارسال شده که به این شعبه ارجاع گردیده و اینک در دستور کار قرار گرفته و تحت نظر است . لوایح طرفین هنگام شور قرائت خواهد شد. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای غلامرضا شاکری عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده با اعلام ختم رسیدگی چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

درخصوص فرجام خواهی خانم ف. ی. با وکالت آقای م. د. نسبت به دادنامه شماره 9409975416400572 مورخ 1394/5/26 صادره از شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان سیستان و بلوچستان که طی آن رأی دادگاه بدوی مبنی بر الزام زوج آقای ه. م. به طلاق همسرش خانم ف. ی. به لحاظ حدوث عسر حرج در زندگی مشترک نقض و به جهت عدم اثبات عسر و حرج زوجه حکم بر بی حقی وی صادر نموده است توجهاً به اینکه از ناحیه وکیل فرجام خواه ایراد و اعتراض مدلل و موجهی که به اساس و بنیان دادنامه فرجام خواسته خلل وارد ساخته و موجبات نقض آن را فراهم نماید به عمل نیامده است . و در رسیدگی به پرونده از حیث شکلی و ماهوی و استدلال دادگاه در دادنامه فرجام خواسته ایراد و اشکال مؤثری مشاهده نشد و رأی صادره خالی از منقصت شرعی و قانونی تشخیص می گردد و فرجام خواهی نیز منطبق با هیچیک از شقوق ماده 371 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی نمی باشد فلذا ضمن رد فرجام خواهی مستنداً به ماده 370 قانون مرقوم دادنامه فرجام خواسته ابرام می گردد این رأی قطعی است.

شعبه سی ام دیوان عالی کشور رئیس شعبه : محمد علی کریم پور عضو معاون : غلامرضا شاکری  



0
( 0 ) 0.0
نظرات

بیشتر بخوانید


در تاریخ 1403/11/21
برگرفته از پژوهشگاه قوه قضاییه (ijri.ir)- پژوهشکده استخراج و مطالعات آراءرأی دادگاه تجدیدنظر استانرای دادگاهاقای ع. ع. متولد ۱۳۸۶ ( زیر۱۵سال ) نسبت به دادنامه شماره ۷۲۱۱ مورخ ۱۴۰۱/۲/۲۱ صادره ا... [ادامه مطلب]
در تاریخ 1403/11/21
رأی دادگاه تجدیدنظر استاناجمالا پرونده مشتمل است. بر تجدیدنظرخواهی اقای ب. ط. فرزند به طرفیت تجدیدنظرخوانده س. ش. در موضوع دادنامه مورد اعتراض به شماره۷۵۵۳-۱۴۰۱ صادر از شعبه۴ دادگاه کیفری یک ت... [ادامه مطلب]

ارتباط با من


آدرس:

خیابان امام نبش خیابان مصلی

دادراه

کلیه حقوق این وب سایت محفوظ می باشد. تهیه شده در دادراه.