تمکین مصدر ثلاثی مزید و از ریشه "مکّن، یمکّن" از باب تفعیل و بر وزن آن می باشد و در لغت به معنی تسلیم، تبعیت و سازگاری می باشد. تمکین از چیزی یعنی قادر شدن و قدرت یافتن و بهره برداری از آن چیز و در اصطلاح حقوقی در روابط خانواده در دو معنای عام و خاص به کار میرود.
تمکین از جانب زن و به طور کلی اطاعت و حسن معاشرت با مرد می باشد یعنی ریاست شوهر در خانواده را بپذیرد و در حدود قانون و عرف مطیع شوهر باشد و نه در مقابل خواسته های نامشروع و غیرقانونی
به معنی پذیرش نزدیکی جنسی با شوهر به صورت متعارف می باشد. عدم تمکین (عام،خاص) یا نداشتن حسن معاشرت در اصطلاح حقوقی، نشوز و زنی که از شوهر اطاعت نمی کند ناشزه نامیده میشود. نشوز در لغت به
معنای ارتفاع و بلند شدن است و در اصطلاح حقوقی نافرمانی یکی از زن و یا شوهر است.
۱-انتخاب شغل مغایر با شئون خانوادگی
۲-داشتن معاشرتهای بدون صلاحیت اخلاقی
۳-ترک زندگی مشترک
۴-عدم زندگی در محل تعیین شده توسط مرد
۵- خروج از منزل بدون اجازه شوهر
۶- داشتن روابط ناسالم در محل کار
۷- خودداری از نزدیکی با همسربدون داشتن عذرشرعی
۸-عدم همکاری در تربیت فرزندان و مسائلی از این قبیل و بهطورکلی نداشتن حسن معاشرت با همسر موجبی برای اثبات ناشزه بودن زن می باشد و آثار حقوقی به دنبال خواهد داشت.
۱- عدم استحقاق زن نسبت به دریافت نفقه
۲-کسب اجازه ازدواج مجدد مرد از دادگاه
۳- امکان طرح دعوای طلاق از جانب مرد
۴- محرومیت زن از تنصیف دارایی (اگر در سند نکاح موضوع تنصیف دارایی مرد به زن قید شده باشد) البته در قانون مواردی هم وجود دارد که زن میتواند وظایفش را ترک کند اما ناشزه محسوب نمی شود و به عبارت دیگرتمکین (عام یا خاص) نکند و مستحق دریافت نفقه بشود.
موارد قانونی عدم تمکین:
۱- بودن زن یا شوهر در یک منزل باعث ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد
۲-ابتلای شوهر به امراض مقاربتی
۳-بیماری زن و عدم تمکین با تشخیص پزشک یا عادت زنانگی
۴-نداشتن منزل مستقل و متناسب با شان زن
۵- داشتن حق سکونت از جانب زوجه
۶- انجام تکالیف واجب مانند رفتن به حج یا رفتن به حمام برای ادای نماز های واجب
۷- خروج از منزل برای درمان یا خارج از کشور و…
با توجه به آثار حقوقی تمکین یعنی استحقاق زن برای دریافت نفقه از جانب مرد، بار اثبات تمکین یا عدم تمکین اهمیت پیدا میکند. مطابق قانون در روابط زن و شوهر اصل بر تمکین زن از مرد می باشد مگر اینکه خلاف آن توسط مرد ثابت شود یعنی به محض وقوع عقد ازدواج بین زن و مرد، تمکین زن مفروض است و بنابراین زن مستحق نفقه است مگر اینکه مرد با دلایل نزد دادگاه عدم تمکین زن را ثابت کند تا از دادن نفقه به زن معاف شود و برای اثبات این موضوع باید در دادگاه خانواده دعوای الزام به تمکین را مطرح کند و اگر بتواند یکی از مصادیق عدم تمکین را نزد دادگاه ثابت کند زن ناشزه محسوب میشود و نفقه به او تعلق نمی گیرد. البته در بعضی موارد امکان دعوای الزام به تمکین وجود ندارد:
۱- پس از صدور گواهی عدم امکان سازش به صورت توافقی
۲-اگر زوجه تمکین نکرده باشد و از حبس مقرر در قانون مدنی استفاده کند، الزام به تمکین وی صحیح نمی باشد. بدین معنی که در موردی که زن هنوز تمکین نکرده تا زمانی که تمام مهریه را دریافت نکرده (یعنی حتی اگر به صورت اقساط درحال دریافت مهریه باشد) می تواند به حق حبس خود استناد کند و تمکین نکند تا تمام مهر خود را دریافت کند و مستحق نفقه هم می باشد مشروط بر اینکه مهریه او حال (عندالمطالبه) باشد. (زن درهرصورت مستحق دریافت مهریه واجرت المثل میباشد، حتی اگر ناشزه باشد). البته اثر حکم تمکین نسبت به آینده و بعد از اجرا است و دلیل بر نشوز زوجه در گذشته نیست. همچنین عدم تهیه مسکن ازجانب زوج مانع از صدور حکم به الزام به تمکین زوجه نمی باشد اما اجرای حکم منوط به تهیه مسکن متناسب با شان زوجه است.
اما زن برای مطالبه نفقه می تواند دو نوع دعوا را مطرح کند
۱- دعوای حقوقی:
برای مطالبه نفقه در این دعوا زن کافیست رابطه زوجیت دائم را اثبات کند( ارائه سند نکاحیه یا سند ازدواج) و میتواند هم نفقه گذشته و هم نفقه آینده خود را مطالبه کند.
۲- دعوای کیفری: در این دعوا زن باید دو موضوع را ثابت کند:
۱- استطاعت مالی مرد
۲- تمکین خود را و اگر با وجود اثبات این موضوع، مرد نفقه را پرداخت نکند زن میتواند به دلیل عسر و حرج تقاضای طلاق کند اما عدم پرداخت نفقه مجوزی برای عدم تمکین زن نمی باشد. البته دعوای کیفری تنها شامل نفقه آینده زن میباشد نه گذشته. حکم تمکین حکمی اجرایی است و نه اعلامی و میتوان زوجه را ملزم به تمکین کرد اگرچه در عمل حتی با صدور اجرائیه نیز نمی توان با زور و اجبار زوجه را وادار به تمکین کرد.
سیما هاشمی - وکیل دادگستری