«عدم توجه دعوا به مدیرعامل شرکت به عنوان شخصیت حقیقی و لزوم طرح دعوا به طرفیت شرکت به عنوان شخصیت حقوقی»
طرح مساله
کارگری از شرکت سهامی خاص «الف» مطالباتی دارد، در این جهت اقدام به ثبت دادخواست و اقامه دعوا به طرفیت «مدیرعامل شرکت» (شخص حقیقی) نزد هیأت حل اختلاف اداره کار مینماید (مستند به ماده ۱۵۷ قانون کار سال ۱۳۶۹). متعاقب رسیدگی و صدور رأی توسط «هیأت تشخیص» و قطعی شدن آن نزد «هیأت حل اختلاف موضوع ماده ۱۵۹ قانون کار»، محکومعلیه اقدام به اعتراض به رأی صادره نزد شعبه بدوی دیوان عدالت اداری مینماید؛ با این استدلال که خواهان میبایست دعوای خود را به طرفیت «شرکت» اقامه مینمود و نه «مدیرعامل شرکت».
سؤال ـ خواهان باید از میان «مدیرعامل شرکت» (شخص حقیقی) و «شرکت» (شخص حقوقی) کدامیک را به عنوان خوانده دعوای خود قرار دهد؟
پاسخ ـ از یک سو ممکن است استدلال گردد، شخصیت حقیقی ادارهکنندگان شرکت از شخصیت حقوقی شرکت مستقل است و خواهان باید دعوای خود را به طرفیت شرکت اقامه کند. از سوی دیگر ممکن است استدلال گردد، علاوه بر امکان اقامه دعوا به طرفیت شخص حقوقی شرکت، منعی برای اقامه دعوا از جانب کارگر شرکت به طرفیت مدیرعامل وجود ندارد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در رأی وحدت رویه شماره ۱۳۶۰ استدلال نخست را پذیرفته است. به موجب این رأی:
با توجـه به استقلال شخصیت حقوقـی شرکتهای تجاری از شخصیت حقیقی مدیران آنها و با لحاظ اصل تداوم کارگاه که در ماده ۱۲ قانون کار مصوب سال ۱۳۶۹ به آن اشاره شده و دلالت بر استقلال شخصیت حقوقی کارگاه از شخصیت حقیقی کارفرما دارد، در دعاوی کارگران شاغل در شرکتهای تجاری علیه این شرکتها، طرح دعوا علیه مدیر یا مدیران شرکتها به واسطه استقلال آنها از شرکت تجاری به عنوان کارگاه فاقد مبنای حقوقی است، در نتیجه در این گونه دعاوی بدلیل استقلال خود شرکت ، میبایست خوانده دعوی را شرکت قید نمود ، هر چند برای احتیاط میتوان علاوه بر شرکت ، مدیران را نیز جزء خواندگان قرار دهیم
محسن جعفری
ایمیل:
farshidjafari.2015007@gmail.com
آدرس:
اصفهان ، شاهین شهر